تمرین

The World Needs more Posetive People

تمرین

The World Needs more Posetive People

سلام خوش آمدید

۷۵ مطلب با موضوع «موفقیت» ثبت شده است

زمانى که که با مشکلی مواجه می شویم به دنبال راه حل آن می گردیم، اما شانس موفقیت زیاد نیست، 

چون هیچ مشکلى راه حل ندارد!


راه حل تنها برای مسئله وجود دارد نه مشکل و مشکل همان مسئله نیست. 

مشکل بهم ریختگى و آشفتگى اى است که مشاهده مى شود و کار و زندگى را دشوار کرده است، اما مسئله، روش هاى اشتباه ى است که به بروز آشفتگى منجر شده است.

معمولا ترکیبی از چند مسئله دلیل بروز یک مشکل هستند.

آنچه ما بلافاصله شناسایی می کنیم مشکلی است که با آن مواجه هستیم نه مسایلی که علت بروز مشکل هستند. مشکلات حل نمی شوند برطرف می شوند و تنها زمانی بر طرف خواهند شد که مسائل نهفته در آنها حل شوند.


شناسایی مشکل بسیار آسان است،  چون مشکل یعنی سختی در زندگی و کار. هرکسی می تواند وجود سختی را حس کند اما اگر در اولین قدم بخواهیم که مشکل پیش آمده را حل کنیم و به دنبال راه حل آن بگردیم به احتمال زیاد اوضاع را پیچیده تر خواهیم کرد چون راه حل بی مورد یعنی دردسر اضافه. 


داستان: 

معلم دبستان متوجه شد که دانش آموزی همه ی نقاشی های خودش را به رنگ سیاه و سفید می کشد و از هیچ رنگ شادی استفاده نمی کند. او با خود اندیشید که آیا چیزی در مدرسه علت افسردگی کودک شده؟ به یاد آورد که مدتی است او مورد تشویق قرار نگرفته است. پس  بیشتر به او توجه کرد و بارها به بهانه های مختلف او را در جمع مورد تشویق قرار داد اما مشکل برطرف نشد و کودک همچنان نقاشی سیاه می کشید. معلم فکر کرد که جای کودک می تواند علت ناراحتی او باشد پس محل نشستن او را با صندلی کنار پنجره عوض کرد تا کودک بتواند در هنگام کلاس از نور و منظره ی بیشتری بهره ببرد. اما در کمال نا امیدی هیچ پیشرفتی در نقاشی ها ندید. او با مشاور مدرسه موضوع را مطرح کرد و در نهایت به این نتیجه رسید که مشکل باید در خانه کودک باشد.  پدر و مادر کودک را به مدرسه دعوت کرد و مسئله را با آنها درمیان گذاشت. آنها هم پذیرفتند که شرایط کودک در خانه را عوض کنند.

آنها ابتدا تغیراتی را در اتاق کودک ایجاد کردند، سپس فیلم و کارتون ها را تغییر دادند و به کودکشان اجازی بیشتری برای بیرون رفتن و بازی کردن دادند، حتا رفتار خودشان را بایکدیگر درخانه و نوع موسیقی که گوش می دادند را تغییر دادند. مجموعه ی این راه حل ها باعث شد که کودک نقاشی های بیشتری بکشد البته سیاه و سفید !!!


معلم، مشاور و پدر و مادر دیگر راه حلی به ذهنشان نمی رسید بنابراین از خیلی با احتیاط از خود کودک پرسیدند:

عزیزم فکر می کنی می دونی چرا مثل دوستانت از رنگ های متنوع برای نقاشی استفاده نمی کنی و همه چیز را سیاه می کشی؟


کودک خیلی معصومانه و راحت پاسخ داد:

چون تنها مدادی که در جعبه ى مداد هایم دارم مداد سیاه است!



کورش سلیمى

  • آدم


دیدگاه آدمهای خلاق مثل دیدگاههای انسانهای معمولی نیست نگاه آنها بسیار متفاوت تر از نگاههای ما است پس باید این را بدانیم که تفاوت رفتارها آنها نیز به گونه دیگری است. آنها کارهایی انجام میدهند که در هر موردی که باشد خلاقیت دارند با اینکه همه استعدادها در یک انسان یافت نمیشود ولی بیشتر آنها دارای مشخصات برابری هستند

 

۱-انسان های خلاق به دنبال پاسخ پرسش ها هستند

 

انسان های بسیار خلاق طبیعت کنجکاوی دارند. آنها به همین سادگی چیزها را همانطور که است قبول نمی کنند. می خواهند سر در بیاورند که همه چیز چطور کار می کند و یا چرا چیزها اتفاق می افتد. آنها بدنبال پاسخ برای برآورده کردن حس کنجکاوی شان هستند و سخت تلاش می کنند تا موضوع را درک کنند تا زمانیکه این اعتماد بنفس را بدست آورند که آن موضوع را دیگر خوب درک کرده اند.

 

۲- انسان های خلاق خود محور هستند

 

انسان های بسیار خلاق مطمئنا می توانند پیشاپیش برنامه ریزی کنند, اما از اینکه برنامه شان را تغییر بدهند واهمه ای ندارند. می توانند در هر زمانی خود محور باشند. ممکن است با چیزی برخورد کنند که نظرشان را جلب کند و تا زمانیکه حس کنجکاوی شان ارضاء نشده بروی آن کار کنند. وقتی ایده جدیدی به ذهنشان خطور کند, هیچ واهمه ای از شروع کردن پروژه جدید ندارند.

 

  • آدم

توانایی مدیریت احساسات و خونسرد ماندن در هنگام فشار با عملکرد شما ارتباط مستقیم دارد. در تحقیقی که روی بیش از یک میلیون نفر انجام شده، مشخص شده است که ۹۰ درصد از افراد موفق در این زمینه در مدیریت عواطف خود در زمان استرس مهارت دارند و می‌توانند آرامش خود را حفظ کنند اما افراد موفق چگونه می‌توانندآرامش خود را حفظ کنند؟ راز این آرامش به عوامل ذیل مربوط می‌شود:

آنها قدر آنچه دارند، می‌دانند:

قدردانی از آنچه دارید نه تنها خلق‌و‌خوی شما را بهبود می‌بخشد، بلکه ترشح هورمون استرس( کورتیزول ) را هم تا ۲۳ درصد کاهش می‌دهد. براساس تحقیقی که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شده است، اشخاصی که کار روزانه می‌کنند و قدر‌شناس هستند، انرژی، خلق‌و‌خو و سلامت جسمی بهتری را تجربه می‌کنند که به نظر می‌رسد میزان کم هورمون کورتیزول نقش اساسی در این مسئله دارد.

آنها از این پرسش اجتناب می‌کنند که بگویند «چی می‌شد اگر؟»

این پرسش باعث بروز استرس و نگرانی می‌شود. کارها می‌توانند به هزار طریق مختلف انجام شوند و هر چقدر شما وقت خود را صرف نگرانی در مورد احتمالات کنید، کمتر می‌توانید روی عملی که به شما آرامش می‌بخشد، تمرکز و استرس خود را کنترل کنید. افراد موفق می‌دانند این پرسش تنها آنها را به جایی می‌برد که واقعا نمی‌خواهند و لازم ندارند که باشند.

  • آدم

زنى به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند. 

کمی بعد، زن از سرویس‌دهی ضعیف داروخانه‌ی شهر به همسایه‌ی خود  اعتراض کرد.

او امیدوار بود همسایه‌اش به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه، این انتقاد را به گوش او برساند.


وقتی که این زن دوباره به داروخانه رفت، صاحب آنجا با لبخند و گشاده‌رویی با او احوالپرسی کرد و گفت که چقدر از دیدنش خوشحال است و اینکه امیدوار ست از شهر آنان خوشش آمده باشد.

سپس خیلی زود، داروها راطبق نسخه به او تحویل داد. 


زن بلافاصله رفتار عجیب و باورنکردنی او را با دوستش در میان گذاشت. 

زن گفت: « فکر می‌کنم تو به او بابت سرویس‌دهی ضعیفش تذکر داده‌باشی»


همسایه گفت: « نه. اگر ناراحت نمی‌شوی، به او گفتم که تو چقدر از عملکرد مثبت او راضی هستی و معتقدی که چقدر خوب می‌تواند تنها داروخانه‌ی این شهر را اداره کند. 

به او گفتم که داروخانه‌ی او بهترین داروخانه‌ای هست که تو تا به حال دیده‌ای.»


زن همسایه می‌دانست که افراد به احترام، پاسخی مثبت می دهند.


 در حقیقت اگر با دیگران محترمانه رفتار کنید، تقریباً هر کاری که از دستشان بربیاد، برایتان انجام خواهند داد.


این رفتار به آنها نشان می‌دهد که احساساتشان مهم، علایق‌شان محترم و نظراتشان با ارزش است.



کتاب «چگونه فردی با نفوذ باشیم؟» 

اثر جان . سی . مکسول


  • آدم

آدم ها ذاتا موفق شدن را دوست دارند، آنها تلاش می کنند هر روز راه های رسیدن به موفقیت را بیازمایند و قله های پیروزی را فتح کنند.

اگر دوست دارید بدانید استراتژی افراد موفق چیست با خواندنی ها همراه شوید تا 10 استراتژی افراد موفق را با شما در میان بگذاریم:

 

۱ – بهانه نیاورده اند

همه ما دو صدا داریم. یک صدایی که به شما می گوید سخت تلاش کنیم، روی کار کنونی مان تمرکز کنیم و قبل از اینکه به سراغ کار بعدی برویم اول این را تمام کنیم. یک صدای دیگر هم داریم که به ما می گوید دست کشیده، استراحت کنیم، تلویزیون نگاه کنیم یا در اینترنت بچرخیم. ما در زندگی قربانی ناعدالتی هستیم، ممکن است ترفیعی باشد که شایسته آن هستیم ولی به ما نمی دهند. هر چه و در هر موقعیتی هم که باشیم زمان هایی هم اتفاق می افتد که با ما با بی عدالتی رفتار می شود. ممکن است برای خودمان دلسوزی کنیم و یا همه اینها را فراموش کرده، به جلو برویم و از آن فقط بعنوان یک محرک یا انگیزه دهنده استفاده کنیم. نلسون ماندلا می توانست به زندان افتادن خود را بهانه ای کند برای مغلوب شدن دربرابر عصبانیت خود. اما درعوض از آن به عنوان فرصتی برای مطالعه، رشد، یادگیری و در انتها آزادی همه استفاده کرد. به بهانه هایتان گوش دهید. درک کنید که چرا این بهانه ها را دارید و بعد فکر کنید که چطور می توانید از آنها در جهت خوب استفاده کنید.

  • آدم

فیل از شیر پرسید چرا همیشه غرش میکنی؟

شیر:باید همه بدانند من سلطانم.

خرگوش این مکالمه راشنید.پس روزی بالای تپه رفت وخواست غرش کند.اما صدای نازکی مثل جیک جیک جوجه از حنجره اش بیرون آمد.روباه صدایش راشنید اورا پیدا کرد وخورد.

نکته:در بازار اگر چیزی برای عرضه ندارید بهتر است خاموش باشید.

جک ولش مدیر عامل جنرال الکتریک به گفتن این جمله شهرت داشت:"اگر موقعیت رقابتی ندارید رقابت نکنید.

فلسفه او این نبود که جنرال الکتریک در هربازاری فعالیت کند باید شماره یک یا دو باشد،در غیر این صورت بازار را ترک کند.

آیا در بازار خود شماره یک یا دو هستید؟

 آیا می توانید باشید؟

برنامه اتان برای رسیدن به موقعیت دربازار چیست؟

کدام بخش از کارتان ویژه و بهتر از دیگران است؟

از کتاب عامل تغییر باش نه معلول تقدیر


  • آدم

چگونه می‌توانیم راه‌حلی بیابیم که در ارتباطات اجتماعی، برای همه اشخاص راضی‌کننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟ نویسندگان کتاب راهبرد دلفینی کلید این امر را تنها در همکاری و انعطاف‌پذیری می‌دانند.

 

  به طور کلی، انسان‌ها را همانند موجودات دریایی به ۳طبقه تقسیم میشوند: ماهی‌های کپور، کوسه‌ها و دلفین‌ها.

دسته اول:

ماهی‌های کپور: که همیشه ماهی‌های قربانی‌اند‌؛ زیرا توسط دیگر ماهی‌ها خورده می‌شوند.

برخی از انسان‌ها نیز چنین‌ هستند؛ آنها کم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن شخص می‌شوند و حتی ممکن است قربانی روابط غلط و تفکرات منفی خود شوند.

 

دسته دوم:

کوسه ماهی‌ها: هستند با روش (برنده – بازنده). برای اینکه من برنده شوم‌ تو باید بازنده باشی. برای کوسه‌ماهی، هر نوع ماهی، دشمن و یک وعده غذایی بالقوه است. شاید ما نیز این نقش را بازی کرده باشیم ‌یا حداقل با انسانهای کوسه‌ مسلک برخورد کرده باشیم مثل کارکنانی که برای رسیدن به مقام‌های بالا یکدیگر را می‌درند.

 

دسته سوم:

دلفین ها: نوع دیگری از حیوانات دریایی هستند. این پستانداران آبزی باهوش دارای روحیه همکاری هستند و در ارتباطات خود شیوه برنده _ برنده را برگزیده اند . دلفین هیچ کمبودی ندارد و می خواهد که همه چیز را با همگان تقسیم کند. اگر یک دلفین زخمی شود، 4 دلفین دیگر او را همراهی می کنند تا خود را به گروه برساند.

 

در سان دیه گو پژوهشگران 95 کوسه و 5 دلفین را به مدت یک هفته در استخر بزرگ رها کرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند. ابتدا کوسه ها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفین ها حمله ور شدند.

دلفین ها فقط می خواستند با آنها بازی کنند ولی کوسه ها بی وقفه به آنها حمله می کردند. سرانجام دلفین ها به آرامی کوسه ها را محاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسه ها حمله می کرد آنها به ستون فقرات پشت یا دنده هایش می کوبیدند و آنها را می شکستند. به این ترتیب کوسه ها یکی بعد از دیگری کشته می شدند.

پس از یک هفته 95 کوسه مرده و 5 دلفین زنده در حالی که با هم زندگی می کردند در استخر دیده شدند.

 

در دنیای کوسه ای، برای برنده شدن دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند.

اما در دنیای دلفینی، انعطاف وجود دارد و سر شار از تشخیص های پربار است...

 

  • آدم

شرکت همکاران سیستم اخیرا یک تبلیغ استخدام برنامه نویس را روی سایت خود قرار داده که ایده خلاقانه‌ای دارد. 

در این تبلیغ که به شکل کد برنامه نویسی نوشته شده تمام جزییات این فرصت شغلی به شکل کد نوشته شده است. از جمله این اطلاعات می‌توان به نوع تخصص برنامه نویسان، محل کار ، تجربه کاربران و نحوه استخدام اشاره کرد. 

  • آدم

 کارفرما باشید، باید بدانید درک این موضوع که می‌توانستید در کسب‌وکارتان متفاوت‌تر‌ باشید، سنگین است. اما داستان واقعی این است که مهم نیست چه کسی هستید، اشتباه کردن ناگزیر است اما نکته مهم این است که از اشتباهات درس بگیرید. اشتباهاتی شبیه موارد زیر:

 

1. به موقع دست به استخدام نزدن

شاید ابتدا یک تیم بسیار کوچک بوده‌اید سپس شروع به استخدام نیرو کردید. اما سخت‌ترین بخش اطمینان به فرد دیگر است.

در مراحل اولیه، رشد شرکت، حول موسس آن در تغییر است، اما ضروری نیست که همه کارها به تنهایی توسط او انجام شود. این به آن معنی است که مدیر شرکت هم به زمان استراحت یا زنگ تفریح نیاز دارد. پس سعی کنید که به موقع استخدام کنید.

  

  • آدم


Img golden bridge

از جمله قوانین توصیه شده در مذاکره این است که اگر کسی در مذاکره به شما دروغ گفت و شما متوجه شدید که او دروغ می‌گوید، نباید این مسئله را مطرح کنید. به عبارتی، ما اصلا حق نداریم طرف مقابلمان را ضایع کنیم. چرا که در مذاکره، طرف مقابل یا همکار من است یا دوست یا یکی از اعضای خانواده من.

 

 

باید به یاد داشته باشیم که به‌ هر حال، می‌خواهم رابطه‌ام را با این فرد ادامه بدهم و اگر بخواهم دروغش را به رویش بیاورم، برای خودم نامطلوب خواهد بود چرا که حرمت‌ها از بین می‌رود و دیگر به‌سختی می‌توان رابطه را ادامه داد.

به همین دلیل در مذاکره مفهومی داریم به نام «پل طلایی».

  • آدم

زندگی فرصتی محدود برای رسیدن به آرزوهایمان را پیش رو می گذارد.
تنها راه رسیدن به آنچه میخواهیم و خواستارش هستیم تمرین مهارت هایی است که ما را هر روز ، ثانیه به ثانیه به آنچه میخواهیم باشیم نزدیک تر می کند.