تمرین

The World Needs more Posetive People

تمرین

The World Needs more Posetive People

سلام خوش آمدید

۲۳ مطلب با موضوع «کسب و کار» ثبت شده است

 تیکه کلام آنها این است: سحرخیز باش تا کامروا باشی و تحقیقات هم نشان می دهد ممکن است حقایقی در این ضرب المثل قدیمی وجود داشته باشد.

بیدار شدن با (یا قبل از) طلوع خورشید به مدیرعاملانی مثل تیم آرمسترانگ از AOL و ایندرا نویی از پپسی این امکان را می دهد که فرصتی برتر نسبت به دیگران به دست بیاورند و مشکلات را قبل از اینکه بقیه ی مردم دنیا از رختخواب بیرون بیایند، از بین ببرند.

این ساعات "اضافه” شانسی برای انجام تفکر خلاقانه، ورزش روزانه، و گذراندن زمان با خانواده را به آنها می دهد.

در ادامه مدیران موفق و سحرخیزی را به شما معرفی می کنیم که ممکن است شما را متقاعد کنند که دیگر هرگز دکمه ی snooze را در تلفن همراهتان نزنید.


ماری بارا مدیرعامل جنرال موتورز


 

مثل مدیرعامل اسبق، دنیل آکرسون، مدیرارشد فعلی جنرال موتورز هم یک سحرخیز است. طبق پروفایلی در نیویورک تایمز، او به طور منظم ساعت ۶ صبح در دفتر کارش بوده و هست و این سحرخیزی مربوط به قبل از این است که او حتی مدیرعامل این شرکت شود.


تیم آرمسترانگ مدیرعامل AOL





مدیر اسبق گوگل به گاردین گفت که خوابش سنگین نیست و هر روز ساعت ۵ یا ۵:۱۵ صبح برای ورزش، مطالعه، سرهم بندی محصولات AOL و پاسخ گویی به ایمیل ها بیدار می شود. آرمسترانگ راننده ای دارد که او را هر روز به سر کار می برد و برای او این امکان به وجود می آید که در طول مسیر طولانی اش کارهایش را هم انجام دهد.


اورسولا برنز مدیرعامل زیراکس

برنز با بیدار شدن در ساعت ۵:۱۵ صبح، از ساعات اولیه ی صبح برای رسیدگی به ایمیل ها استفاده می کند و بعضی اوقات طبق Yahoo Financeتا نیمه های شب هم کار می کند.

او همچنین از زمانش برای ورزش کردن استفاده می کند که به عقیده ی لارا واندرکام ” کاری است که موفق ترین افراد قبل از صرف صبحانه انجام می دهند”. برنز دوبار در هفته ساعت ۶ یک ساعت از زمانش را برای آموزش شخصی, برنامه ریزی می کند.


جف ایملت مدیرعامل CE


ایملت به روزنامه آینده می گوید که هر روز ساعت ۵:۳۰ صبح برای ورزش بلند می شود و در طول آن روزنامه می خواند یا CNBC نگاه می کند. او ادعا می کند که ۲۴ سال تمام است که ۱۰۰ ساعت در هفته کار می کند.


ایندرا نویی مدیرعامل کمپانی پپسی

نویی با بیدارشدن در ۴ صبح، به روزنامه آینده می گوید "می گویند خواب نعمتی است که خدا به ما داده… نعمتی است که هیچوقت به من داده نشده.” در یک مجموعه سخنرانی در پپسی، او فاش کرد که هیچ روزی دیرتر از ساعت ۷ در سرکارش نبوده.


  • آدم


ارنست همینگوی نویسنده برجسته آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات و خالق کتابِ پیرمرد و دریا در مصاحبه ای که خبرنگار از او پرسید؛ آیا شما برای پول کتاب می نویسید؟ پاسخ داد :


“پول نمیتواند شما را خوشبخت کند؛ اما بی پولی قطعا شما را بدبخت خواهد کرد”


پاسخ همینگوی، تبدیل در آن زمان تبدیل به یکی از جملات کلیدی در مورد پول شد.

تا آن زمان کمتر کسی از افراد مشهور به این صراحت اظهار کرده بود که پــول نـقـش مـهـمـی در زندگیشان دارد. همه آنرا میدانستند اما کسی جرات ابراز آنرا به خاطر نگه داشتن حرمتِ هنر، نداشت.


این یک واقعیت است : همه مان برای پول کار میکنیم.

اگر پول نداشته باشیم، چطور میتوانیم ابتدایی ترین نیازهایمان را (خوراک، پوشاک، مسکن) را برطرف کنیم؟


پول مهم است، اما مهم تر از پول نحوه بدست آوردن آن است.

شما میتوانید هرچقدر که میخواهید پول وارد زندگیتان کنید، اما به چه قیمتی؟


ناپلئون هیل، نویسنده کتاب مشهور بیندیشید و ثروتمند شوید در کتابش که نتیجه تحقیق 20 ساله اش بر زندگی 500 فرد موفق و ثروتمند دنیاست می نویسد :


“توده مردم به اشتباه تصور میکنند پول، فقط با سخت کار کردن بدست می آید.

در صورتی که من ثروتمندان را افرادی جویای پول و در حال سخت کار کردن ندیدم.

تمام آنها زندگی راحت و آسوده ای داشتند،

درحالی که بسیار بیشتر از افرادی که سخت برای پول کار میکنند، درآمد دارند.”


ناپلئون هیل، درست بود.

خیلی قبل از تر او، کنفسیوس، مشهورترین فیلسوف، نظریه پرداز سیاسی و معلم چینی که قبل از میلاد زندگی میکرده، در آثاری که از او به جا مانده، می نویسد :


“فقط کاری را که دوست دارید انجام دهید؛

و از آن پس،

هرگز دیگر کار نخواهید کرد.”


و سرانجام،

رابرت کیوساکی، نویسنده کتاب پدر پولدار، پدر بی پول در کتاب مشهورش که بیش از 26 میلیون نسخه از آن به فروش رفته ،در کتابش برای ثروتمند شدن می نویسد :


“شما اگر برای پول کار کنید؛

نه تنها تا آخر عمرتان ثروتمند نخواهید شد،

بلکه برای همیشه درگیر مشکلات مالی خواهید بود.”


آیا ارتباطی بین این اندیشمندان بزرگ، در مورد پول میتوان پیدا کرد؟

چرا هیچکدام از آنها کار کردن برای پول را برای ثروتمند شدن توصیه نمیکنند؟ در حالی که اکثر مردم برای پول کار میکنند و دقیقا اکثر مردم در مشکلات مالی دست و پا می زنند به امید اینکه روزی وضعیت آنها بهتر شود.


در این مقاله میخواهیم یکی از قدیمی ترین، اصیل ترین و اشتباه ترین باورهای شما در مورد پول را مورد هدف قرار دهیم و یکبار برای همیشه دید شما را نسبت به ارتباط کار کردن و ثروتمند شدن را تغییر دهیم.


شما در این مقاله خواهید خواند که چرا با اضافه کاری، استفاء از شرکتی با حقوق کم و استخدام در شرکتی با حقوق بیشتر، وام، بیشتر کار کردن و … نه تنها هرگز ثروتمند نخواهید شد، بلکه فقط خودتان را خسته خواهید کرد و فرصت های ثروتمند شدنتان را کنار خواهید زد.


اگر میخواهید ثروتمند شوید؛ نباید هیچوقت برای پول کار کنید؛ چــــرا؟ 


چرا برای ثروتمند شدن

نباید هیچوقت برای پول کار کنید؟ :


مشکل جامعه امروزی ما این است که اکثر مردم، مشغول کارهایی هستند که دوست ندارند تا پولی را بدست آورند که هرگز از آن مقدار راضی نخواهند بود.


آنها فکر میکنند اگر بیشتر کار کنند، تا ماشین گرانقیمت تر، خانه مجلل تر و یا لباس های گرانقیمت تر بخرند، خوشحال تر خواهند بود و به ثروتمندان بیشتر شبیه خواهند بود.

  • آدم

  • اول: حسین ثابت بکتاش

 غول گردشگری ایران صاحب هتل داریوش کیش که معماری آن به سبک تخت جمشید است. صاحب گروه هتلهای ثابت است آقای ثابت تا پنج سال پیش در جزایر قناری هفت هتل (هفت هزار تخت) داشته است در کیش به غیر از هتل داریوش چهار هتل لاله و هلیا و پانیذ و تماشا راصاحب است او همچنین کلنگ ساخت هتل هفت ستاره کوروش در کیش را زده است این هتل تمام تجهیزات آن با انرژی خورشیدی کار میکند و در خاورمیانه حرف اول را میزند حسین ثابت هم بزرگترین شرکت هتلداری اسپانیا راصاحب است و خود او نیز در یکی از دو جزیره اختصاصی خود در جزایر قناری زندگی میکند سن او هم اکنون هفتاد سال است.



  • دومین فرد ثروتمند ایران: محمد جابریان، امپراطور و غول صنعت فولاد ایران. 

برآورد ثروت این فرد بالغ بر پنجاه هزار میلیارد تومان است او حدود هفتاد درصد سهام فولاد ایران را در اختیار دارد و فولاد بکار رفته در برج میلاد تهران از کارخانه ها و شرکت های او تامین شده است.


  • سومین فرد ثروتمند ایران: 

محمد صدر هاشمی نژاد،

 مخ بیزینس ایران هست او اولین بانک خصوصی ایران یعنی بانک اقتصاد نوین را تاسیس کرد و هم اکنون ریس هیات مدیره بانکهای اقتصاد نوین کل کشور است همچنین او مالک و رئیس بزرگترین شرکت ساختمان سازی ایران یعنی استراتوس هست ثروت او را بالغ بر چهل هزار میلیارد تومان تخمین زده اند.



  • چهارمین ثروتمند ایران: 

اسدالله عسگراولادی

 غول صادرات خشکبار و پسته ایران و رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین هست در محافل غیر رسمی میگویند که چینی ها اعتبار این فرد را از ریس جمهور بیشتر میدانند و به خاطر او هست که رابطه اقتصادی با ایران دارد صادرات او سالانه بیش از صد میلیون دلار است و ثروت او را سی وپنج هزار میلیارد تومان تخمین زده اند.


  • پنجمین ثروتمند ایران:

 حاجی رضا علاءالدین، 

غول تکنولوژی ایران و امپراطور موبایل و گوشی تلفن همراه ایران صاحب بازار بزرگ علاءالدین در تهران و مالک تمام سرقفلیهای مغازه های این بازار معروف تهران هست گردش مالی روزانه در این بازار بالغ بر یک میلیارد تومان است ثروت این فرد بالغ بر بیست هزار میلیارد تومان هست.


  • ششمین ثروتمند ایران: 

علی انصاری

 غول بازار مبل ایران و صاحب بخشهای عظیمی از زمینهای یافت آباد تهران هست و ریس گروه اقتصادی تات هست لازم به ذکر است انصاری تا دو سال پیش عضو هیات مدیره باشگاه استقلال بود و هم اکنون اسپانسر این باشگاه با نام بازار مبل ایران در اختیار اوست.



  • هفتمین فرد ثروتمند ایران:

 حسین هدایتی

 سهامدار بزرگ در بازار مبل ایران و مالک صنایع استیل آذین و کارخانه های ورق و فولادسازی و بزرگترین مرکز پرورش میگو از آن اوست همچنین برج سازی در دبی و ساخت وسایل تزیینی اکثر برجهای دبی در اختیار اوست همچنین از او به عنوان عابر بانک باشگاه پرسپولیس نام میبرن به طوریکه در یکی از بانکهای دبی حدود دوهزار میلیارد تومان حساب دارد و در بانکهای ایران حتما بیشتر از این مبالغ هست 


  • هشتمین ثروتمند ایران:

محمد رضا نجاتی ٣٢ ساله اهل ارومیه مالک ١٠ نفت کش. ١٠ برج در تهران سهام دار ٣ بانک هفتصد آپارتمان در تهران، دویست آپارتمان در اصفهان، ده هزارمتر ویلا در شمال، سهامدار کارخانه شیشه در همدان. بعضی از نزدیکانش گردش پول این شخص را ٥٠ میلیارد در روز میدانند او علاقه زیادی به مسافرت ندارد و بیشتر در ارومیه میگذراند به دلیل مسایل امنیتی گاهی با اتوبوس و پیاده رفت و امد میکند . بعضی ها او را از غول های ثروتمند ایران به طوری که شرکت چینی ها به اعتبار او احترام میزارن با توجه به ادله های موجود ثروت این فرد بیش از بیست هزار میلیارد تومن هست او ٣٢ ساله و مجرد میباشد.



  • آدم

مورچه کوچکی بود که هر روز صبح زود سرکار حاضر می شد و بلافاصله کار خود را شروع می کرد.

مورچه خیلی کار می کرد و تولید زیادی داشت و از کارش راضی بود.


سلطان جنگل (شیر) از فعالیت مورچه که بدون رئیس کار می کرد، متعجب بود.


شیر فکر می کرد اگر مورچه می تواند بدون نظارت این همه تولید داشته باشد، به طور مسلم اگر رئیسی داشته باشد، تولید بیشتری خواهد داشت.


  • آدم

حضور طولانی مدت تام هنکس در حرفه های مختلفی نظیر بازیگری، تولیدکنندگی، نویسندگی، کارگردانی و تولیدکننده اپلیکیشن، او را بین نخبه های هالیوودی قرار داده است؛ در حالی که شهرتش به عنوان مهربان ترین مرد شهر را نیز حفظ کرده است.

از همان آغاز جاه طلبی او کاملا مشخص بود. زمانی که او تنها 18 سال داشت، به کارگردان تحسین برانگیز آن روزها، جورج روی هیل نامه ای نوشت و در آن نامه تمام روش هایی که جورج هیل می توانست ستاره بودن او را کشف کند، عنوان کرد.

این نامه، که هم شجاعانه بود و هم خنده دار، نمونه ای از اصول کارآفرینی ست که ما در مود آن ها صحبت می کنیم: هنکس ریسک کرد. موقعیتی برای ایجاد ارتباط در پیش روی خود دید و تصویر واضحی از آن چه می خواست بدان دست یابد داشت (من نمی خواهم که از آن سوپراستارهای هالیوودی باشم که بین نوجوانان طرفداران زیادی دارند، من فقط یک پسربچه ام که در دوره خودش به شهرت رسیده، یک پورشه دارد و رابرت ردفورد را «باب» صدا می زند).

روحیه کارآفرینی که هنکس در دوران نوجوانی از خود بروز داد در طول حرفه او نیز خود را نشان داده است. در این مقاله ما لیستی از هفت درس برتر کسب و کار از دیدگاه او را که در مصاحبه هایش به آن ها اشاره کرده تهیه کرده ایم:





1- ترسی را که همراه استفاده از یک شانس به وجود می آید، با آغوش باز بپذیرید.

انتخاب مسیر کارآفرینی در مقایسه با انتخاب یک شغل کارمندی با ساعت کاری 9 تا 5 کار ترسناکی ست. شما در مورد زمان، پول و شهرت تان در قبال یک رویا ریسک می کنید؛ واقعا ترسناک و استرس آور است. زمانی که این ریسک ها نتیجه می دهند، بخشی از غروری که احساس خواهید کرد از لحظات ترسناکی ناشی شده است که برای به دست آوردن موفقیت بر آن ها غلبه کردید. کارآفرینان این موضوع را درک کرده اند؛ هنکس هم همین طور.

او زمانی گفته بود: «کار من جالب تر از جالب است اما بیشتر از هر چیزی هنوز هم ترسناک است. شما همیشه به نوعی در لبه تیغ حرکت می کنید... اگر شانس انجام آن چه را که انجام داده ام، نداشتم، خیلی چیزها از دست می دادم. آن ترس باعث می شود که من احساس زنده بودن داشته باشم. برخلاف هر چیز دیگری در دنیا، این ترس احساس فوق العاده ای ست.

  • آدم


” اگر فکر میکنید کاری را میتوانید انجام دهید، یا نمیتوانید؛ در هر صورت درست فکر کردید ”

هنری فورد (موسس شرکتFORD)

میلیونر و یا میلیاردر شدن در زندگی امروز تبدیل به یک آرزو شده است که فقط میشه تو عکس ها دید… انگار تو زندگی واقعی یه همچین زندگی چشمگیری امکان نداره اتفاق بیافته، اما این دیدگاه به کلی اشتباه است.میلیاردر شدن در جوانی کاملا امکان پذیر است و برای آسودگی خاطرتان باید بگویم هیچ دخلی به اوضاع شرایط کشور، اوضاع شرایط خانوادگی و حتی سرمایه اولیه تان نیز ندارد.

شما با صفر ریال سرمایه هم میتونید شروع کنید و میلیاردر شوید، در دنیای کارآفرینی پول هیچ معنایی برای شروع ندارد و تنها، عامل سرعت بخشیدن به رشد کسب و کار است.اما ما 11 قدم برای شما مشخص کردیم که تمام افرادی که به ثروتی رسیدند قبل از 30 سالگی آنرا با دقت اجرا کردند (همینطور شما)

این 11 قدم قرار نیست شما را میلیاردر کند(!) بلکه به شما کمک میکند تا خودتان میلیاردر شوید. آن هم نه فقط یکبار ، هربار که خواستید میتوانید این اصول را رعایت کنید تا ببینید چطور سریع تر ،راحت تر به پول بیشتری خواهید رسید :

11 قدم برای اینکه قبل از 29 سالگی تبدیل به یک میلیاردر شویم :

1. دنبال پول باشید : در اوضاع اقتصادی امروز نه تنها در ایران بلکه در هر کشوری پول درآوردن سخت و نگه داشتن آن سخت تر است. اما شما برای اینکه میلیاردر شوید باید این اصل را رعایت کنید و تمرکزتان را بر روی افزایش درآمدتان قرار دهید. اجازه ندهید درآمد شما بر روی شما کنترل داشته باشد بلکه شما باید بر روی درآمدتان کنترل داشته باشید.

  • آدم


خالق فیس بوک مارک زاکربرگ از میلیونر هایی بود که در سن زیر 30 سال میلیونر شده بود اما به تازگی تولد 30 سالگی اش را جشن گرفت و از لیست میلیونر های زیر 30 سال خارج و به لیست میلیونر های زیر 40 سال انتقال یافت


اما این جوان 30 ساله, چندین سال پیش در دانشگاه هاروارد سرگرم خلق یک شبکه اجتماعی بود. ابتدا هیچ ایده ای نداشت که قرار است کل دنیا را بگیرد اما رفته رفته فیس بوک گسترش پیدا کرد و به زندگی مردم عادی نیز رسوخ کرد


شما اینجا 10 نصیحت از بهترین سخنان مارک زاکربرگ را میخوانید که میتوانید در زندگی و کارتان از آن استفاده کنید :

1. “سریع حرکت و کن و همه چیز را به هم بریز… تا وقتیکه مرتب و منظم بخواهید در بازار پیشروی کنید رقبا اجازه پیشرفت به شما نمیدهند. اگر به حد کافی اوضاع را به هم نریزید, به حد کافی سریع حرکت نمیکنید.” (اکتبر 2009)

  • آدم

هر فروشنده باتجربه ای می تواند چندین ماجرای تلخ را که باعث از دست رفتن مشتری شده است، برای شما تعریف نماید.برخی از فروشندگان بدون توجه به حضور رقبای متعدد در اطرافشان، اشتباهاتی را مرتکب می شوند که باعث بی نتیجه ماندن فرآیند فروش می گردد.فروشندگان موفقِ امروز، درس های ارزشمندی را از چنین موقعیت هایی آموخته و به کار بسته اند . آنها می دانند که از دست دادن مشتری سهل تر از آن است که تصور می شود. 

اولین قاتل: 

عدم برخورداری از چهره ای حرفه ای . اگر می خواهید مردم به شما توجه کرده و به نظرات شما درباره محصول یا خدمات تان، گوش فرا دهند، باید در رفتار و برخورد خود همچون کارشناسی حرفه ای ظاهر شوید. ظاهری خوب و آراسته داشته باشید و با اطمینان به پیش بروید. مشتریان به شور و شوق و اطمینان شما بیشتر از اطلاعات فنی و تخصصی تان، توجه نشان می دهند.

▪️ دومین قاتل:

حرف زدن بیش از حد. به یاد داشته باشید زمانی که صحبت می کنید، تنها مشغول حرف زدن هستید و زمانی که با طرح پرسشی، مشتری را به صحبت درباره نیازهایش ترغیب می نمایید، مشغول فروختن. تنها از طریق گوش دادن موثر می توانید به خواسته های مشتری پی برده و به ایشان در تصمیم گیری درست در خرید کالا و یا استفاده از خدمات یاری رسانید.

▪️ سومین قاتل:

استفاده از کلمات نامناسب. کلمات شکل دهنده باورها و تصویرها در ذهن ما هستند. برخی واژه های رایج در حرفه فروشندگی، مشتری را در امر خرید مردد می سازند. برای مثال، همه ما می دانیم که «قرارداد» سندی است قانونی و الزام آور که فسخ آن و خارج شدن از الزامات آن مستلزم فرآیندی پیچیده است. پس چنانچه شما از «فرم های ساده سفارش» و یا «موافقتنامه های اولیه» با عنوان«قرارداد» یاد کنید، در حالِ ساختن یک تصویر تهدید کننده در ذهن مشتری خود هستید که باعث می شود وی مردد شده و تصمیم خود را به تعویق اندازد. درباره کلماتی که بکار می برید فکر کنید، کلمات و تصویرهای منفی را با واژه های مثبت تر و دلپسندتر جایگزین نمایید.

▪️ چهارمین قاتل:

عدم توجه به ایجاد رابطه ای دوستانه. رابطه دوستانه، اعتماد را به دنبال خواهد داشت. افراد از فروشنده ای که مورد اعتماد و پسندشان نباشد، خرید نخواهند کرد. هیچگاه به طور مستقیم و بدون حاشیه به معرفی کالا یا خدمات تان نپردازید، سعی کنید به شناخت مشتری و ایجاد رابطه ای دوستانه با وی، کمی توجه نمایید.

▪️ پنجمین قاتل:

عدم تشخیص شایستگی مشتری. همیشه برخی از افرادی که به شما مراجعه می نمایند و به کالا و خدمات تان توجه نشان می دهند، گزینه های مناسبی برای خرید از شما نمی باشند. اگر آنها نیازی به کالا و خدمات شما نداشته و یا از قدرت مالی کافی برخوردار نباشند، معامله و فروشی اتفاق نخواهد افتاد. مسئله پیش روی شما این است که قادر باشید در حداقل زمان ممکن، در جریان ارتباط با ایشان به این موضوع پی ببرید. شما می توانید تنها با پرسیدن چند سوال به این مهم دست یابید، به نحوی که پاسخ های ایشان شما را درباره اینکه آیا آنها واجد شرایط خرید کالا و یا برخورداری از خدمات شما هستند یا نه، متقاعد سازد.

▪️ ششمین قاتل:

ندانستن زمان اتمام معرفی و خاتمه فروش. بسیاری از فروشندگان بر این باورند که در هنگام معرفی کالا و خدمات، می بایست هر آنچه را که در چنته دارند، به مشتریان بالقوه ارایه دهند. برخی از این فروشندگان حتی بعد از اینکه مشتری موافقت خود را درباره خرید از ایشان اعلام می نماید، باز هم به صحبت خود ادامه می دهند. چنین عملی می تواند به آسانی داستانی غم انگیز از فروش در زندگی حرفه ای شما باقی گذارد!

▪️ هفتمین قاتل:

خودپسندی. فروشندگی، حرفه ای خدماتی است. در راه خدمت به دیگران، در بسیاری از موارد باید از خواسته ها و نیازهای خود به نفع خواسته ها و نیاز های مشتری، چشم پوشید. زمانی که در کنار مشتری هستید مراقب باشید منافع مادی خود را در سخنان و رفتارتان آشکار نسازید و به عبارتی اجازه ندهید علامت های دلار ($) در چشمانتان بدرخشد! چنانچه مشتری احساس نماید که شما تنها برای دستیابی به سود خود، به ترغیب ایشان به خرید می پردازید و مزیتهای مورد علاقه وی برای شما اهمیتی ندارد، به سرعت شما را ترک کرده و برای خرید به رقبای شما مراجعه خواهد کرد.

▪️ هشتمین قاتل:

عدم آگاهی از چگونگی خاتمه فروش. بدون خاتمه فروش، هیچ فروشی اتفاق نخواهد افتاد. وقتی شما به فروش خاتمه ندهید، مشتری خود را به نزد رقیب فرستاده اید؛ شما کالا و خدمات تان را به مشتری معرفی نموده و وی را متقاعد کرده اید که به کالای شما نیاز دارد، اما از وی نخواسته اید که از شما خرید نماید، پس زمانی که مشتری به رقیب شما مراجعه می نماید، کافی است که رقیب شما از وی بخواهد که کالای او را بخرد در بسیاری از موارد، تمام آنچه که نیاز است برای خاتمه فروش، انجام دهید، پرسیدن یک سوال صریح است.


  • آدم

 

1.    لیستِ کارهایی که باید انجام دهید (باید حتما حداقل یکی از این لیست را داشته باشید)

شما نیاز به لیستی از کارهایی که باید انجام دهید را تهیه کنید. این لیست هرچقدر جزئیاتبیشتری شامل شود بهتر است.

برای مثال؛ لیست کارهایتان میتواند سالانه، ماهیانه، فصلی، روزانه باشد.

شما اگر بتوانید 3 لیستِ کارهای سالانه، ماهیانه، روزانه تان را تهیه کنید، به تنهایی مسیر موفقیت تان را به وضوح برایتان مشخص خواهید کرد و دقیقا 50% مسیر رسیدن به اهدافتان را طی کردید.

2.    لیستِ کارهایی را که باید به دیگران محول کنید (لیست برون سپاری)فقط به خاطر اینکه میتوانید کاری را انجام دهید، دلیل نمی شود که باید حتما انجامش دهید !!!

برایان تریسی سخنران و نویسنده کتابِ پرفروش قورباغه را قورت بده میگوید “اگر کسی را پیدا کردید که حتی 51% از کارهایی را که شما در طول روز در محل کارتان انجام میدهید را میتواند انجام بدهد، کارهایتان را به او بسپارید.”

زیاد کار کردن شما را موفق نمیکند. شما باید فکرتان آزاد باشد تا بر روی کارتان فکر کنید نه در کارتان.

3.    لیستی از ویژگی هایی که میخواهید داشته باشید (لیستِ باید-باشم تان) یکی از مهمترین نصیحت های اپرا وینفری این است که “شما همانی خواهید بود که باور دارید خواهید شد.“

دکتر گایل ماتیو، پرفسور دانشگاه کالیفرنیا، در تحقیقات 20 ساله ای که بر روی دانش آموزانی انجام داد، در دوران ابتدایی از 100 دانش آموزش سوالاتی پرسیده شد که چند نفر از آنها اهدافشان را مکتوب کرده اند، چند نفر هدف دارند و چند نفر هیچ هدفی ندارند؟

20 سال بعد، مجددا از وضعیت زندگی این 100 نفر اطلاعاتی جمع آوری کردند و مشخص شد 3% افرادی که اهدفاشان را مکتوب کرده بودند، جزو مرفه ترین و پولدارترین خانواده های شهرشان شده بودند و به معنی واقعی کلمه موفقیت را در زندگیشان بدست آورده بودند.

 

شما نیز هر هدفی دارید، از اینکه میخواهید به چه کسی بعد از چند سال تبدیل شوید و چه وضعیتی داشته باشید را در لیستی مکتوب کنید.

کافیست روزانه حداقل یکبار این 3 لیست را مرور کنید تا تاثیر شگفت انگیز آنرا درک کنید.


 

 

https://telegram.me/tamrinn

  • آدم

کتاب تروتمندترین مرد بابل الهام بخش‌ترین کتابی که درباره پول و ثروت نوشته شده است. نویسنده این کتاب جورج اس.کلاسون با ترجمه وجیهه آیت اللهی می باشد.

آینده همچون مسیری به دور دست ها پیش روی شما قرار دارد و در طول این مسیر آرزوهایی قرار گرفته که خواستار تحقق بخشیدن به آنها هستید. آرزوهایی که میخواهید برآورده شود.

برای تحقق خواسته های خود باید در زمینه مالی موفق شوید. سعی کنید اصول مندرج در این کتاب را به کار بگیرید تا از داشتن کیف پول خالی به سوی زندگی شادمانه ای با کیفی پر از پول قدم بردارید.

  1.   پس انداز کنید 
  2.   پس انداز را در راهی سود آور بکار اندازید
  3.  با مشورت متخصصان مالی با تجربه سرمایه گذاری کنید 
  4.  در زمینه ای که آشنایی کافی ندارید و یا مورد تائید افراد ماهر و با تجربه نیستند ، معامله نکنید 
  5. بدنبال در آمد های غیر ممکن و یا از روی طمعکاری به دنبال افراد شیاد و حقه باز و یا کم تجربه و خام و یا هوسهای واهی و غیر معقول خود نباشید

پنج قانون طلا از کتاب ثروتمند ترین مرد بابل

کتاب ثروتمندترین مرد بابل (The Richest Man in Babylon)

جورج ساموئل کلاسون در سال ۱۸۷۴ در در لوئیزیانا ایالت میسوری، به دنیا آمد. او در دانشگاه نبراسکا تحصیل کرد و در جنگ آمریکا و اسپانیا  به ارتش آمریکا خدمت کرد. او که تاجر موفقی بود شرکت کلاسون مپ را در دنور کلورادو تاسیس کرد اولین اطلس راه‌های ایالت متحده و کانادا را منتشر کرد.

او در سال ۱۹۲۶ اولین سری کتابچه های معروف خود در زمینه صرفه جویی و موفقیت مالی را منتشر کرد که در واقع برای بیان مطالب خود از حکایت های بابل باستان استفاده کرد بانک‌ها و شرکت‌های بیمه تیراژ بالایی از این کتابچه ها را بین مردم پخش کردند و میلیون ها نفر با آن آشنا شدند. معروف ترین آن کتابچه ثروتمندترین مرد بابل بود که عنوان کتاب حاضر نیز از آن گرفته شده است بدین ترتیب حکایتهای مردم بابل به اثر الهام‌بخش جدیدی تبدیل شد


موفقیت و توانگری هر کشوری منوط به موفقیت مالی تک تک افراد جامعه است این کتاب در ارتباط با موفقیت های شخصی ماست. موفقیت یعنی دست دستاوردهایی که در نتیجه تلاش و توانایی خود به آن دست می یابیم کلید دستیابی به موفقیت فراهم آوردن مقدمات لازم است رفتار ما نمایانگر افکار و اندیشه های ماست و نمی‌توان رفتاری عاقلانه تر از نوع تفکر خود داشت به همین نحو نمی توان افکار و اندیشه‌های عاقلانه تر از نوع درک و شناخت خود داشت .

این کتاب راه چاره ای برای کیف پول خالی است و به عنوان راهنمایی برای کسب آگاهی در زمینه مالی در نظر گرفته شده است یعنی در واقع هدف آن این است که افراد خواستار موفقیت در زمینه مالی از چنان بینش ای برخوردار شوند که بتوانند  مرد به پول دست بیاورد آن را پس انداز کنند و از پس انداز خود درآمد بیشتری کسب کنند

این کتاب ما را یاد شهر بابل می‌اندازد سرزمینی که همان اصول اساسی را که امروز به آن پی برده شده و در تمام جهان به کار گرفته می‌شود در خود پرورانده است. نویسنده امیدوار است خوانندگان جدید هم همچون دیگر خوانندگان که با اشتیاق از سراسر دنیا گزارش داده‌اند، از مطالب این کتاب در زمینه افزایش موجودی بانکی، موفقیت‌های مالی بیشتر و راه‌حل مشکلات مالی شخصی خود بهره‌مند شوند.
بابل ازاین‌جهت که مردم آن ثروتمندترین افراد زمان خود بودند به‌عنوان ثروتمندترین شهر دنیای قدیم شناخته می‌شد آنها به‌خوبی از ارزش پول آگاه بودند و توانستند اصول درست مالی را برای به‌دست‌آوردن پول، پس‌اندازکردن آن و کسب درآمد بیشتر از پس‌اندازشان به کار گیرند آنها درآمدهایی را که ما آرزو داریم در آینده به آن دست یابیم در اختیار داشتند

  • آدم

زندگی فرصتی محدود برای رسیدن به آرزوهایمان را پیش رو می گذارد.
تنها راه رسیدن به آنچه میخواهیم و خواستارش هستیم تمرین مهارت هایی است که ما را هر روز ، ثانیه به ثانیه به آنچه میخواهیم باشیم نزدیک تر می کند.