تمرین

The World Needs more Posetive People

تمرین

The World Needs more Posetive People

سلام خوش آمدید

شناخت درست مشکل 


اولین قدم در حل هر مشکلى شناخت دقیق مسئله هاى نهفته در آن است، جستجوی بهترین راه حل هاى ممکن الته گام بعدى است.


کلید طلایى کشف مسئله هاى پنهان این است که بدانیم و بپذیرم برخلاف آنچه که بنظر مى رسد نمى دانیم با چه چیزى مواجه هستیم!

یعنی بافت مسئله هاى ایجاد کننده ى مشکل را نمى شناسیم. چرا که اگر اینگونه نبود با این مشکل مواجه نمی شدیم.


 هرگاه با آشفتگى و دشوارى مواجه شدیم شجاعانه اعتراف کنیم که نمی دانیم ماهیت مشکل چیست و باید قبل از کشف راه حل،  ساختار مشکل را کشف کنیم.


آنچه که می تواند برای این مهم به ما کمک کند، عدم اسم گذارى روى مشکل است. 

هیچگاه به دنبال کشف چیزی نخواهیم گشت که فکر می کنیم می دانیم چیست و چیزی که اسم دارد حتما می دانیم چیست!


در داستان مداد سیاه، آنچه که بزرگترها با آن مواجه بودند، مشکل نقاشی های بدون رنگ بود نه افسردگی کودک. وقتی به روی این مشکل اسم می گذاریم یعنی آن را شناخته ایم و از آن پس همه ی تلاش ها برای حل افسردگی کودک است نه رنگ نقاشی. بی رنگ بودن نقاشی کودک می تواند علتی ساده تر از افسردگی یا سخت تر از آن داشته باشد. مهم این است که بدانیم از همان اول نمی دانیم ماهیت سختی ما چیست. در اولین سطح برخورد آنچه که دیده می شود فقط خود مشکل است، نه بافت مسئله ی آن.


برای مثال وقتی می گویید: کودک ناسازگاری دارم یعنی به بافت مسئله ی مشکل خود پی برده اید و آنچه که نیاز دارید تنها راه حل مناسب است  تا مشکلتان را با فرزند خویش حل کنید، نه کسی یا چیزی  که به شما کمک کند مشکلتان را با فرزند خویش کشف کنید. در حالی که آنچه که شما می دانید این است که در رابطه با فرزند خود دچار سختی هستید. نیازی نیست روى این مشکل اسمی بگذارید این کار حوزه ى جستجو براى کشف مشکل را محدود خواهد کرد. شاید بعد از کشف بافت مسئله های پنهان درمشکل بتوان روى آن اسم گذاشت! 

 


 بسیار طبیعى است که راه حلى که مشکل  دوستم با فرزندش را بر طرف کرد نه تنها کمکی به حل همین مشکل در مورد من نکند که اوضاع را برای کودک من بدتر هم بکند. 

هم شکل بودن دو مشکل به معنى هم بافت بودن مسئله هاى آن دو نیست، آشفتگى هاى هم شکل علت مشابه مى توانند نداشته باشند.

شاید مسئله ی کودک من شرایط نامساعد محیط او باشد یا انتظارات غیرطبیعی من  یا این منم که ناسازگارم و ..


تقریبا هیچ مسئله ى جدیدی وجود ندارد، برای بسیارى از آنها چندین راه حل شناخته شده علمی یا تجربى وجود دارد برای برخی ها هم هنوز راه حلی وجود ندارد و باید با آنها ساخت و برای کشف راه حل به تلاش ادامه داد، اما ممکن است مشکل شما منحصربه فرد باشد چون از ترکیب منحصربفرد چندین مسئله به وجود آمده است. دانش مکتوب بشری شامل راه حل برای مسئله است نه مشکل. توان حل مشکل به چیزی بیش از دانش نیاز دارد که به آن مهارت حل مشکل گفته مى شود.

 

مرحله ی تشخیص ماهیت مشکل همواره یک کشف است. این مهارت را بیاموزیم و از کمک کسانی که مهارت بیشتری از ما دارند بهره ببریم، این مرحله از طریق جستجو در اینترنت و مراجعه به کتاب بدست نمى آید. البته بعد از شناسایی دقیق مسئله های نهفته در هر مشکل، دانش مکتوب بشری بیشترین کاربرد را برای پیدا کردن راه حل ها دارد، مرحله ی بعدی انتخاب مناسب ترین راه حل است.


 توجه داشته باشید که چیزی به اسم بهترین راه حل براى همه وجود ندارد. در این مرحله تجربه بیشترین ارزش را دارد. در نهایت مرحله ى نهایی اجراى درست راه حل است که تجربه و مهارت بیشترین نقش را در آن دارند.


کورش سلیمى


مطالب مرتبط : هیچ مشکلی راه حل ندارد! ( کوروش سلیمی بخش اول)

  • آدم

1. یک ماموریت شخصی داشته باشید :

شما باید در زندگیتان یک ماموریت داشته باشید, یک پس زمینه برای تمام افکارتان, ماموریت من این است : هر لحظه ات را طوری سپری کن که 10 سال بعد به خودت افتخار کنی. شما هم باید ماموریتی برای خود داشته باشید, چه چیزی از خودتان میخواهید؟ چه چیزی برای شما ارزش است؟ آنرا با خط درشت بنویسید و بر روی میز کارتان بچسبانید تا هر وقت خواستید کاری انجام دهید آنرا در پس زمینه ذهنتان داشته باشید.

 

 

2. طمع زمان داشته باشید:

زمان ما محدود است, ما فقط 86400 ثانیه در روز داریم که میتوانیم استفاده کنیم. مردم عادی که در طبقه متوسط به پایین جامعه زندگی میکنند بیشتر وقتشان را صرف کارهای ناموثر و یا بدون بازده میکنند. افراد موفق وقت شان را به شدت حرفه ای مدیریت میکنند. آنها آگاهانه از زمانشان استفاده میکنند و توازن را بین کار و زندگی عادی رعایت میکنند.

شما هر لحظه ای که میخواهید پشت سر بگذارید میتوانید آنرا به یک لحظه تاثیر گذار بر زندگیتان یا یک لحظه ی بی اثر بر روی موفقیت تان تبدیل کنید, شما تنها و فقط این 2 انتخاب را میتوانید داشته باشید.

 

  • آدم

زمانى که که با مشکلی مواجه می شویم به دنبال راه حل آن می گردیم، اما شانس موفقیت زیاد نیست، 

چون هیچ مشکلى راه حل ندارد!


راه حل تنها برای مسئله وجود دارد نه مشکل و مشکل همان مسئله نیست. 

مشکل بهم ریختگى و آشفتگى اى است که مشاهده مى شود و کار و زندگى را دشوار کرده است، اما مسئله، روش هاى اشتباه ى است که به بروز آشفتگى منجر شده است.

معمولا ترکیبی از چند مسئله دلیل بروز یک مشکل هستند.

آنچه ما بلافاصله شناسایی می کنیم مشکلی است که با آن مواجه هستیم نه مسایلی که علت بروز مشکل هستند. مشکلات حل نمی شوند برطرف می شوند و تنها زمانی بر طرف خواهند شد که مسائل نهفته در آنها حل شوند.


شناسایی مشکل بسیار آسان است،  چون مشکل یعنی سختی در زندگی و کار. هرکسی می تواند وجود سختی را حس کند اما اگر در اولین قدم بخواهیم که مشکل پیش آمده را حل کنیم و به دنبال راه حل آن بگردیم به احتمال زیاد اوضاع را پیچیده تر خواهیم کرد چون راه حل بی مورد یعنی دردسر اضافه. 


داستان: 

معلم دبستان متوجه شد که دانش آموزی همه ی نقاشی های خودش را به رنگ سیاه و سفید می کشد و از هیچ رنگ شادی استفاده نمی کند. او با خود اندیشید که آیا چیزی در مدرسه علت افسردگی کودک شده؟ به یاد آورد که مدتی است او مورد تشویق قرار نگرفته است. پس  بیشتر به او توجه کرد و بارها به بهانه های مختلف او را در جمع مورد تشویق قرار داد اما مشکل برطرف نشد و کودک همچنان نقاشی سیاه می کشید. معلم فکر کرد که جای کودک می تواند علت ناراحتی او باشد پس محل نشستن او را با صندلی کنار پنجره عوض کرد تا کودک بتواند در هنگام کلاس از نور و منظره ی بیشتری بهره ببرد. اما در کمال نا امیدی هیچ پیشرفتی در نقاشی ها ندید. او با مشاور مدرسه موضوع را مطرح کرد و در نهایت به این نتیجه رسید که مشکل باید در خانه کودک باشد.  پدر و مادر کودک را به مدرسه دعوت کرد و مسئله را با آنها درمیان گذاشت. آنها هم پذیرفتند که شرایط کودک در خانه را عوض کنند.

آنها ابتدا تغیراتی را در اتاق کودک ایجاد کردند، سپس فیلم و کارتون ها را تغییر دادند و به کودکشان اجازی بیشتری برای بیرون رفتن و بازی کردن دادند، حتا رفتار خودشان را بایکدیگر درخانه و نوع موسیقی که گوش می دادند را تغییر دادند. مجموعه ی این راه حل ها باعث شد که کودک نقاشی های بیشتری بکشد البته سیاه و سفید !!!


معلم، مشاور و پدر و مادر دیگر راه حلی به ذهنشان نمی رسید بنابراین از خیلی با احتیاط از خود کودک پرسیدند:

عزیزم فکر می کنی می دونی چرا مثل دوستانت از رنگ های متنوع برای نقاشی استفاده نمی کنی و همه چیز را سیاه می کشی؟


کودک خیلی معصومانه و راحت پاسخ داد:

چون تنها مدادی که در جعبه ى مداد هایم دارم مداد سیاه است!



کورش سلیمى

  • آدم


دیدگاه آدمهای خلاق مثل دیدگاههای انسانهای معمولی نیست نگاه آنها بسیار متفاوت تر از نگاههای ما است پس باید این را بدانیم که تفاوت رفتارها آنها نیز به گونه دیگری است. آنها کارهایی انجام میدهند که در هر موردی که باشد خلاقیت دارند با اینکه همه استعدادها در یک انسان یافت نمیشود ولی بیشتر آنها دارای مشخصات برابری هستند

 

۱-انسان های خلاق به دنبال پاسخ پرسش ها هستند

 

انسان های بسیار خلاق طبیعت کنجکاوی دارند. آنها به همین سادگی چیزها را همانطور که است قبول نمی کنند. می خواهند سر در بیاورند که همه چیز چطور کار می کند و یا چرا چیزها اتفاق می افتد. آنها بدنبال پاسخ برای برآورده کردن حس کنجکاوی شان هستند و سخت تلاش می کنند تا موضوع را درک کنند تا زمانیکه این اعتماد بنفس را بدست آورند که آن موضوع را دیگر خوب درک کرده اند.

 

۲- انسان های خلاق خود محور هستند

 

انسان های بسیار خلاق مطمئنا می توانند پیشاپیش برنامه ریزی کنند, اما از اینکه برنامه شان را تغییر بدهند واهمه ای ندارند. می توانند در هر زمانی خود محور باشند. ممکن است با چیزی برخورد کنند که نظرشان را جلب کند و تا زمانیکه حس کنجکاوی شان ارضاء نشده بروی آن کار کنند. وقتی ایده جدیدی به ذهنشان خطور کند, هیچ واهمه ای از شروع کردن پروژه جدید ندارند.

 

  • آدم

توانایی مدیریت احساسات و خونسرد ماندن در هنگام فشار با عملکرد شما ارتباط مستقیم دارد. در تحقیقی که روی بیش از یک میلیون نفر انجام شده، مشخص شده است که ۹۰ درصد از افراد موفق در این زمینه در مدیریت عواطف خود در زمان استرس مهارت دارند و می‌توانند آرامش خود را حفظ کنند اما افراد موفق چگونه می‌توانندآرامش خود را حفظ کنند؟ راز این آرامش به عوامل ذیل مربوط می‌شود:

آنها قدر آنچه دارند، می‌دانند:

قدردانی از آنچه دارید نه تنها خلق‌و‌خوی شما را بهبود می‌بخشد، بلکه ترشح هورمون استرس( کورتیزول ) را هم تا ۲۳ درصد کاهش می‌دهد. براساس تحقیقی که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شده است، اشخاصی که کار روزانه می‌کنند و قدر‌شناس هستند، انرژی، خلق‌و‌خو و سلامت جسمی بهتری را تجربه می‌کنند که به نظر می‌رسد میزان کم هورمون کورتیزول نقش اساسی در این مسئله دارد.

آنها از این پرسش اجتناب می‌کنند که بگویند «چی می‌شد اگر؟»

این پرسش باعث بروز استرس و نگرانی می‌شود. کارها می‌توانند به هزار طریق مختلف انجام شوند و هر چقدر شما وقت خود را صرف نگرانی در مورد احتمالات کنید، کمتر می‌توانید روی عملی که به شما آرامش می‌بخشد، تمرکز و استرس خود را کنترل کنید. افراد موفق می‌دانند این پرسش تنها آنها را به جایی می‌برد که واقعا نمی‌خواهند و لازم ندارند که باشند.

  • آدم

زنى به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند. 

کمی بعد، زن از سرویس‌دهی ضعیف داروخانه‌ی شهر به همسایه‌ی خود  اعتراض کرد.

او امیدوار بود همسایه‌اش به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه، این انتقاد را به گوش او برساند.


وقتی که این زن دوباره به داروخانه رفت، صاحب آنجا با لبخند و گشاده‌رویی با او احوالپرسی کرد و گفت که چقدر از دیدنش خوشحال است و اینکه امیدوار ست از شهر آنان خوشش آمده باشد.

سپس خیلی زود، داروها راطبق نسخه به او تحویل داد. 


زن بلافاصله رفتار عجیب و باورنکردنی او را با دوستش در میان گذاشت. 

زن گفت: « فکر می‌کنم تو به او بابت سرویس‌دهی ضعیفش تذکر داده‌باشی»


همسایه گفت: « نه. اگر ناراحت نمی‌شوی، به او گفتم که تو چقدر از عملکرد مثبت او راضی هستی و معتقدی که چقدر خوب می‌تواند تنها داروخانه‌ی این شهر را اداره کند. 

به او گفتم که داروخانه‌ی او بهترین داروخانه‌ای هست که تو تا به حال دیده‌ای.»


زن همسایه می‌دانست که افراد به احترام، پاسخی مثبت می دهند.


 در حقیقت اگر با دیگران محترمانه رفتار کنید، تقریباً هر کاری که از دستشان بربیاد، برایتان انجام خواهند داد.


این رفتار به آنها نشان می‌دهد که احساساتشان مهم، علایق‌شان محترم و نظراتشان با ارزش است.



کتاب «چگونه فردی با نفوذ باشیم؟» 

اثر جان . سی . مکسول


  • آدم

اگر زنان میدانستند که جوانه گندم صدها برابر کرمهای جوان کننده پوست و جراحیهای زیبایی میتواند پیری آنها را به تعویق بیندازد دیگر پیدا کردن جوانه گندم در فروشگاهها کار سختی بود.


اما حالا که این راز بزرگ برایتان فاش شد با این خوراک جوانه گندم لذت خوردن جوانه گندم را بیشتر کنید.


مواد لازم: جوانه گندم نصف لیوان، سیب زمینی و هویج هر کدام یک عدد،

قارچ ٤ عدد، عدس یک چهارم لیوان


پودر آویشن، نمک، فلفل، پودر کاری، گلپر و روغن زیتون-->به مقدار لازم


طرز تهیه: سیب زمینی و هویج و قارچ را خرد کرده به همراه جوانه و عدس در  آب بریزید.

بعد از آنکه سیب زمینی و هویج کمی پخته شد ادویه جات را اضافه کنید. بعد از آنکه خوراک جا افتاد با روغن زیتون سرو کنید


بهترین و جالب ترین نکته های تمرین را در کانال تگرام دنبال کنید .


  • آدم

جان 

به 

فدای 

عاشقان 

خوش 

هَوسی 

است 

عاشقی...


عشق پَرست اِی پسر!

بادِ هواست مابَقی....

مولانا

  • آدم

آدم ها ذاتا موفق شدن را دوست دارند، آنها تلاش می کنند هر روز راه های رسیدن به موفقیت را بیازمایند و قله های پیروزی را فتح کنند.

اگر دوست دارید بدانید استراتژی افراد موفق چیست با خواندنی ها همراه شوید تا 10 استراتژی افراد موفق را با شما در میان بگذاریم:

 

۱ – بهانه نیاورده اند

همه ما دو صدا داریم. یک صدایی که به شما می گوید سخت تلاش کنیم، روی کار کنونی مان تمرکز کنیم و قبل از اینکه به سراغ کار بعدی برویم اول این را تمام کنیم. یک صدای دیگر هم داریم که به ما می گوید دست کشیده، استراحت کنیم، تلویزیون نگاه کنیم یا در اینترنت بچرخیم. ما در زندگی قربانی ناعدالتی هستیم، ممکن است ترفیعی باشد که شایسته آن هستیم ولی به ما نمی دهند. هر چه و در هر موقعیتی هم که باشیم زمان هایی هم اتفاق می افتد که با ما با بی عدالتی رفتار می شود. ممکن است برای خودمان دلسوزی کنیم و یا همه اینها را فراموش کرده، به جلو برویم و از آن فقط بعنوان یک محرک یا انگیزه دهنده استفاده کنیم. نلسون ماندلا می توانست به زندان افتادن خود را بهانه ای کند برای مغلوب شدن دربرابر عصبانیت خود. اما درعوض از آن به عنوان فرصتی برای مطالعه، رشد، یادگیری و در انتها آزادی همه استفاده کرد. به بهانه هایتان گوش دهید. درک کنید که چرا این بهانه ها را دارید و بعد فکر کنید که چطور می توانید از آنها در جهت خوب استفاده کنید.

  • آدم

فیل از شیر پرسید چرا همیشه غرش میکنی؟

شیر:باید همه بدانند من سلطانم.

خرگوش این مکالمه راشنید.پس روزی بالای تپه رفت وخواست غرش کند.اما صدای نازکی مثل جیک جیک جوجه از حنجره اش بیرون آمد.روباه صدایش راشنید اورا پیدا کرد وخورد.

نکته:در بازار اگر چیزی برای عرضه ندارید بهتر است خاموش باشید.

جک ولش مدیر عامل جنرال الکتریک به گفتن این جمله شهرت داشت:"اگر موقعیت رقابتی ندارید رقابت نکنید.

فلسفه او این نبود که جنرال الکتریک در هربازاری فعالیت کند باید شماره یک یا دو باشد،در غیر این صورت بازار را ترک کند.

آیا در بازار خود شماره یک یا دو هستید؟

 آیا می توانید باشید؟

برنامه اتان برای رسیدن به موقعیت دربازار چیست؟

کدام بخش از کارتان ویژه و بهتر از دیگران است؟

از کتاب عامل تغییر باش نه معلول تقدیر


  • آدم

زندگی فرصتی محدود برای رسیدن به آرزوهایمان را پیش رو می گذارد.
تنها راه رسیدن به آنچه میخواهیم و خواستارش هستیم تمرین مهارت هایی است که ما را هر روز ، ثانیه به ثانیه به آنچه میخواهیم باشیم نزدیک تر می کند.