تمرین

The World Needs more Posetive People

تمرین

The World Needs more Posetive People

سلام خوش آمدید

“مرز در عقل و جنون باریک است

کفر و ایمان چه به هم نزدیک است

 

عشق هم در دل ما سردرگم

مثل ویرانی و بهت مردم

 

گیسویت تعزیتی از رویا

شب طولانی خون تا فردا

 

خون چرا در رگ من زنجیر است

زخم من تشنه تر از شمشیر است

 

مستم از جام تهی حیرانی

باده نوشیده شده پنهانی

باده نوشیده شده پنهانی

 

عشق تو پشت جنون محو شده

هوشیاریست مگو سهو شده

 

من و رسوایی و این بار گناه

تو و تنهایی و آن چشم سیاه

 

از من تازه مسلمان بگذر بگذر

بگذر از سر پیمان بگذر بگذر

 

دین دیوانه به دین عشق تو شد

جاده ی شک به یقین عشق تو شد

 

مستم از جام تهی حیرانی

باده نوشیده شده پنهانی

باده نوشیده شده پنهانی”

 افشین یداللهی.

آهنگ تیتراژ سریال شب دهم با صدای علیرضا قربانی
دریافت

-----------------------

شب دهم مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی به کارگردانی حسن فتحی است که در سال ۱۳۸۰ ساخته و به مناسبت ماه محرم در نوروز سال ۱۳۸۱ از شبکهٔ یک سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.

موسیقی این مجموعه ساخته فردین خلعتبری و خواننده تیتراژ آن علیرضا قربانی است. حسین یاری، کتایون ریاحی، رؤیا تیموریان و ثریا قاسمی از بازیگران آن هستند. 

نوازندگان:

تار: علی رزمی

سنتور: امید سیاره

ویلن و آلتو: بردیا کیارس/عماد رضا نکویی/مازیار ظهیر الدینی

کمانچه: محمد مرآتی

ضرب: فرامرز نجفی تهرانی

ترومپت: عباس صالحی

آواز سوپرانو: مهسا وحدت

 

  • آدم

چگونه می‌توانیم راه‌حلی بیابیم که در ارتباطات اجتماعی، برای همه اشخاص راضی‌کننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟ نویسندگان کتاب راهبرد دلفینی کلید این امر را تنها در همکاری و انعطاف‌پذیری می‌دانند.

 

  به طور کلی، انسان‌ها را همانند موجودات دریایی به ۳طبقه تقسیم میشوند: ماهی‌های کپور، کوسه‌ها و دلفین‌ها.

دسته اول:

ماهی‌های کپور: که همیشه ماهی‌های قربانی‌اند‌؛ زیرا توسط دیگر ماهی‌ها خورده می‌شوند.

برخی از انسان‌ها نیز چنین‌ هستند؛ آنها کم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن شخص می‌شوند و حتی ممکن است قربانی روابط غلط و تفکرات منفی خود شوند.

 

دسته دوم:

کوسه ماهی‌ها: هستند با روش (برنده – بازنده). برای اینکه من برنده شوم‌ تو باید بازنده باشی. برای کوسه‌ماهی، هر نوع ماهی، دشمن و یک وعده غذایی بالقوه است. شاید ما نیز این نقش را بازی کرده باشیم ‌یا حداقل با انسانهای کوسه‌ مسلک برخورد کرده باشیم مثل کارکنانی که برای رسیدن به مقام‌های بالا یکدیگر را می‌درند.

 

دسته سوم:

دلفین ها: نوع دیگری از حیوانات دریایی هستند. این پستانداران آبزی باهوش دارای روحیه همکاری هستند و در ارتباطات خود شیوه برنده _ برنده را برگزیده اند . دلفین هیچ کمبودی ندارد و می خواهد که همه چیز را با همگان تقسیم کند. اگر یک دلفین زخمی شود، 4 دلفین دیگر او را همراهی می کنند تا خود را به گروه برساند.

 

در سان دیه گو پژوهشگران 95 کوسه و 5 دلفین را به مدت یک هفته در استخر بزرگ رها کرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند. ابتدا کوسه ها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفین ها حمله ور شدند.

دلفین ها فقط می خواستند با آنها بازی کنند ولی کوسه ها بی وقفه به آنها حمله می کردند. سرانجام دلفین ها به آرامی کوسه ها را محاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسه ها حمله می کرد آنها به ستون فقرات پشت یا دنده هایش می کوبیدند و آنها را می شکستند. به این ترتیب کوسه ها یکی بعد از دیگری کشته می شدند.

پس از یک هفته 95 کوسه مرده و 5 دلفین زنده در حالی که با هم زندگی می کردند در استخر دیده شدند.

 

در دنیای کوسه ای، برای برنده شدن دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند.

اما در دنیای دلفینی، انعطاف وجود دارد و سر شار از تشخیص های پربار است...

 

  • آدم

روزی که برای اولین بار

تو را خواهم بوسید

یادت باشد

کارِ ناتمامی نداشته باشی

یادت باشد

حرفهای آخرت را 

به خودت 

و همه

گفته باشی

فکرِ برگشتن 

به روزهای قبل از بوسیدنم را 

از سَرَت بیرون کن

تو 

در جاده ای بی بازگشت قدم می گذاری

که شباهتی به خیابان های شهر ندارد

با تردید

بی تردید

کم می آوری ... 

 

  افشین یداللهی

 

  • آدم

تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من
چه جنونی ، چه نیازی ، چه غمی ست ؟
یا نگاه تو ، که پر عصمت و ناز
بر من افتد ، چه عذاب و ستمی ست
دردم این نیست ولی
دردم این است که من بی تو دگر
از جهان دورم و بی خویشتنم
پوپکم ! آهوکم
تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم

مهدی اخوان ثالث
  • آدم

) فقط یک گوشه ننشینید، تکانی به خودتان بدهید! براساس گفته بسیاری از روانشناسان، حرکت ایجاد احساس می کند. احتمالاً متوجه شده اید که وقتی ساکن هستید زودتر احساس افسردگی می کنید. ضربان قلبتان پایین می آید، اکسیژن کمتری به مغزتان می رسد و یک گوشه روی کاناپه می افتید و اجازه نمی دهید که هوا به ریه هایتان برسد.

همین حالا از شما می خواهم که با وجود هر حسی که دارید، بلند شوید و سریع دور و برتان بچرخید. شاید احمقانه به نظر برسد اما نتیجه خوبی از آن خواهید گرفت. برای چند دقیقه هم که شده همین حالا اینکار را بکنید. از این به بعد احساس انرژی و سرزندگی بیشتری خواهید داشت و حال و هوایتان خیلی بهتر می شود. این روش واقعاً جادو می کند.

2) گل ها را بو کنید. یکی از دوستان خارجیم همیشه می گفت، "بایست و رزها را بو بکش!". من این توصیه را گوش کردم و یک روز  فقط به همین خاطر به گل فروشی رفتم و شروع به بوییدن گل ها کردم ولی بعدها فهمیدم که منظور او چیز دیگری بوده و من که به زبان آنها تسلط کامل نداشتم معنای تحت اللفظی حرف او را انجام داده بودم . شما چطور گل ها را بو می کنید؟ شاید بد نباشد که کمی از پولتان را بردارید و به آن سفر رویایی که همیشه در ذهنتان بود بروید؟ اروپا چطور است؟ آنجا مکان های دیدنی زیادی خواهید دید که تخیل و خلاقیتتان را شکوفا می کند. می توانید به یک سفر ساحلی بروید و موج سواری یاد بگیرید. یا در دریای زیبا و آبی شنا کنید و موجوداتی را ببینید که هیچوقت ندیده بودید. یکی از دوستانم این تجربه اش را برایم تعریف کرد با خودم فکر کردم واقعاً چه راه عالی برای بوییدن گل هاست.

3) دردودل کنید. اگر شما هم مثل من باشید احتمالاً آشنایان زیادی دارید اما شاید تعداد دوستان واقعیتان اندک باشد. دلیل آن این نیست که من شخصیتی درونگرا دارم، به خاطر این است که کسانی که قرار است وارد قلمرو من شوند را سختگیرانه انتخاب می کنم. من برای ساختن خانه ام-آرزوهایم—خیلی تلاش کرده ام و اجازه نمی دهم که هرکسی در یک چشم بر هم زدن آنرا خراب کند. وقتی احساس بی حوصلگی و ناراحتی می کنید می توانید به دوست واقعیتان زنگ بزنید و با او دردودل کتید. از آنها بخواهید راهنماییتان کنند. با اینکار با یک تیر دو نشان زده اید، هم توصیه و راهنماییشان می تواند برایتان مفید باشد و هم اینکه با حرف زدن و دردودل کردن با کسی حل کردن مشکلاتتان به نظرتان ساده تر خواهد رسید.


  • آدم

در حالی که پرستار مشغول تزریق بود. ورونیکا دوباره پرسید : "چقدر وقت دارم؟"

"بیست و چهار ساعت, شاید کم تر"

ورونیکا سرش را پایین انداخت و لبش را گزید. اما توانست بر خودش غلبه کند.

" میخواهم دو خواهش بکنم. اول ,دارویی به من بدهید تزریقی یا هر طور دیگر تا بتوانم بیدار بمانم واز هر لحظه باقی مانده زندگی ام لذت ببرم. من خیلی خسته ام اما نمیخواهم بخوابم. کارهای زیادی دارم کارهایی که همیشه در روزهایی که فکر میکردم زندگی تا ابد ادامه دارد به آینده موکول کرده ام. کارهایی که وقتی به این فکر افتادم که زندگی ارزش زیستن ندارد, علاقه را به آنها از دست دادم. "

"و خواهش دوم چیست؟"

می خواهم اینجا را ترک کنم تا خارج از اینجا بمیرم.میخواهم قلعه لیوبلینا را ببینم. همیشه همان جا بوده و من هیچوقت کنجکاو نبوده ام که بروم و از نزدیک ببینمش. میخواهم با زنی که در زمستان شاه بلوط و در تابستان گل می فروشد, صحبت کنم.بار ها از کنار هم رد شده ایم, و هیچ وقت از او نپرسیده ام حالش چطور است.و میخواهم بدون بالاپوش بیرون بروم و در برف قدم بزنم میخواهم بفهمم سرمای بیش از حد یعنی چه؟!! من که همیشه گرم میپوشیدم, همیشه انقدر از سرما خوردگی می ترسیدم.

خلاصه دکتر،میخواهم باران را روی صورتم احساس کنم,به هر مردی که خوشم می آید لبخند بزنم,تمام قهوه هایی را که ممکن است مردها برایم بخرند بپذیرم.

می خواهم مادرم را ببوسم بگویم دوستش دارم در دامنش گریه کنم بدون اینکه از نشان دادن احساسم خجالت بکشم.احساسات من همیشه بوده اند,فقط پنهان شان می کردم.

 #کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد 

 #پائلو_کوئلیو

  • آدم

سالهاست که تحقیقات در مورد منشا سرخپوستان توسط باستانشناسان و زبانشناسان مختلفی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است و نتایج قابل توجهی از سوی محققان و مورخان ارائه شده است که همه بر وجود تمدن در قاره آمریکا قبل از ورود سفید پوستان در سال 1492 میلادی برهبری «کریستف کلمب» تاکید داشته اند.سفید پوستان اروپایی نه تنها از علم و تمدن اروپایی به سرخپوستان عرضه نکردند بلکه با کشتارهای میلیونی خود باعث رنگ باختن تمدنهای درخشانی چون «اینکا» و «آزتک» و نابودی فرهنگ بومی سرخپوستان نیز شدند.از قدیمیترین تمدنهای شناخته شده سرخپوستان،تمدن «اولمک» میباشد که در حدود 1200 سال قبل از میلاد شروع و در 400 سال قبل از میلاد منقرض شده است،مرکز این تمدن در «لاونتا» و «یان لورنسو» بوده است.

اما در مورد منشا سرخپوستان،همانطور که میدانیم قبایل ترک از زمانهای بسیار قدیم،با توجه به زاد و ولد و یا خشکسالی و حوادث طبیعی مانند یخبندان،از موطن اصلی خویش بسمت شرق،غرب،شمال و جنوب کوچ کرده اند.قدیمیترین موطن ترکها را میتوان اراضی مابین کوههای اورال و آلتای،منطقه سیبری،اطراف دریاچه های بالخاش،خزر و آرال،مناطق همدان،آذربایجان»،زنجان و قزوین»،آناتولوی شرقی و مرکزی و ...نام برد که تمدنها و حکومتهای قدرتمند و تاثیرگذاری را در تاریخ از خود به یادگار گذاشته اند.

یکی از کوچهای مهم ترکها بسمت شرق را که تاریخ آنرا بیست تا بیست وپنج هزار سال قبل تخمین زده اند و سالهای متمادی ادامه داشته است،کوچ دسته های بزرگی از ترکها بطرف سواحل اقیانوس آرام و از طریق تنگه «برینگ» و جزایر «آلئوسین» بسمت «آلاسکا» و از آنجا بنواحی شمالی،مرکزی و جنوبی قاره آمریکا میباشد که با آب شدن یخها ارتباطشان با قاره آسیا قطع شده است.این دسته های بزرگ بعد از کشف قاره آمریکا با نام سرخپوستان بومی آمریکا شناخته میشوند.یکی از اولین نشانه های این قبایل،بقایای آتش روشن شده ای در سواحل کالیفرنیا میباشد که داده های باستانشناسی،تاریخ آنرا بیست و پنج هزار سال قبل معین کرده اند.

زبان اینان،التصاقی و اکثر کلمات آنها اساسا ریشه و منشا ترکی دارد که اکنون نیز تحت مطالعه زبانشناسان قرار دارد و قبایل دارای خط،همگی از خط «هیروگلیف» استفاده میکرده اند.

دومین کوچ بزرگ ترکها به قاره آمریکا در سال 1233 میلادی رخ داده است.در این تاریخ،ترکان «نایان» و «اویغور» از اردوی چنگیزخان فرار کرده و بهمراه قبایلی که به آنها پیوسته اند،وارد قاره آمریکا شده اند.

همچنین اکنون معلوم شده است که در زمان عثمانیان،اسرای ترکی که سربازان نیروی دریایی عثمانیان محسوب میشده اند و به کارائیب تبعید شده بودند،بعد از مدتی به آمریکای شمالی کوچ کرده و در آنجا با زنان بومی سرخپوست ازدواج کرده اند.این ازدواجها منجر به تشکیل قبیله ای جدید بنام «مئلونجان» شده است.تا این اواخر نیازی به مطالعه ویژه در مورد پیشینه مئلونجانها احساس نمیشد،ولی با بروز بیماری «آنئمی مدیترانه ای» که مشابه آن فقط در سواحل مدیترانه ای کشور ترکیه دیده شده است و نوعی بیماری کم خونی ارثی میباشد و از والدین به فرزندان انتقال می یابد،در میان افراد قبیله مئلونجان،دقت و توجه محققان را بخود جلب کرد.


  • آدم

شرکت همکاران سیستم اخیرا یک تبلیغ استخدام برنامه نویس را روی سایت خود قرار داده که ایده خلاقانه‌ای دارد. 

در این تبلیغ که به شکل کد برنامه نویسی نوشته شده تمام جزییات این فرصت شغلی به شکل کد نوشته شده است. از جمله این اطلاعات می‌توان به نوع تخصص برنامه نویسان، محل کار ، تجربه کاربران و نحوه استخدام اشاره کرد. 

  • آدم

 کارفرما باشید، باید بدانید درک این موضوع که می‌توانستید در کسب‌وکارتان متفاوت‌تر‌ باشید، سنگین است. اما داستان واقعی این است که مهم نیست چه کسی هستید، اشتباه کردن ناگزیر است اما نکته مهم این است که از اشتباهات درس بگیرید. اشتباهاتی شبیه موارد زیر:

 

1. به موقع دست به استخدام نزدن

شاید ابتدا یک تیم بسیار کوچک بوده‌اید سپس شروع به استخدام نیرو کردید. اما سخت‌ترین بخش اطمینان به فرد دیگر است.

در مراحل اولیه، رشد شرکت، حول موسس آن در تغییر است، اما ضروری نیست که همه کارها به تنهایی توسط او انجام شود. این به آن معنی است که مدیر شرکت هم به زمان استراحت یا زنگ تفریح نیاز دارد. پس سعی کنید که به موقع استخدام کنید.

  

  • آدم


Img golden bridge

از جمله قوانین توصیه شده در مذاکره این است که اگر کسی در مذاکره به شما دروغ گفت و شما متوجه شدید که او دروغ می‌گوید، نباید این مسئله را مطرح کنید. به عبارتی، ما اصلا حق نداریم طرف مقابلمان را ضایع کنیم. چرا که در مذاکره، طرف مقابل یا همکار من است یا دوست یا یکی از اعضای خانواده من.

 

 

باید به یاد داشته باشیم که به‌ هر حال، می‌خواهم رابطه‌ام را با این فرد ادامه بدهم و اگر بخواهم دروغش را به رویش بیاورم، برای خودم نامطلوب خواهد بود چرا که حرمت‌ها از بین می‌رود و دیگر به‌سختی می‌توان رابطه را ادامه داد.

به همین دلیل در مذاکره مفهومی داریم به نام «پل طلایی».

  • آدم

زندگی فرصتی محدود برای رسیدن به آرزوهایمان را پیش رو می گذارد.
تنها راه رسیدن به آنچه میخواهیم و خواستارش هستیم تمرین مهارت هایی است که ما را هر روز ، ثانیه به ثانیه به آنچه میخواهیم باشیم نزدیک تر می کند.