اما با این اوضاع آیا چیزی به عنوان «برنامه ریزی» و «هدفگذاری» مفهوم خود را از دست نخواهند داد؟
حقیقت اینست که برنامه ریزی موثر است اگر برنامه ریزی را درست بفهمم. برنامه ریزی قرار نیست برای من معجزه کند! برنامهریزی باعث نمیشود که من هر چیزی را تصور میکنم به آن دست پیدا کنم! هدف گذاری قرار نیست هر چیزی که در دنیا وجود دارد به من بدهد! برنامه ریزی حتما نمیتواند آینده من را بهتر از گذشتهی من کند، ممکن است این اتفاق بیفتد و ممکن است که نیفتد!
برنامه ریزی قرار است آینده من را بهتر از آن چیزی کند که قرار بود برای من اتفاق بیفتد. هدفگذاری و آرزو کردن قرار است مانند یک ستاره قطبی جهت را به من نشان دهد تا مسیر را اشتباه نروم و راه را گم نکنم.
هدف گذاری خوب است، برنامه ریزی ضروریست و آینده من میتواند بهتر از آینده ای باشد که الان برای من وجود دارد؛ به شرطی که یادم باشد از گذشته «کولهبار بیهوده و منفی» را به آینده نبرم...
امروز نقطه شروع من است، روزی که روز خاصی نیست، روزی که نه اول هفته است، نه اول ماه، نه اول سال، امروز نقطه شروع من است...
# محمد رضا شعبانعلی