تمرین

The World Needs more Posetive People

تمرین

The World Needs more Posetive People

زندگی فرصتی محدود برای رسیدن به آرزوهایمان را پیش رو می گذارد.
تنها راه رسیدن به آنچه میخواهیم و خواستارش هستیم تمرین مهارت هایی است که ما را هر روز ، ثانیه به ثانیه به آنچه میخواهیم باشیم نزدیک تر می کند.

۳۱ مطلب با موضوع «تکنیک» ثبت شده است


تابحال به این موضوع فکر کرده اید که حالت روانی تان در زمان برخواستن از خواب چه تاثیر شگرفی بر کل روزتان و در ادامه کارهای آن روزتان دارد؟ همه ی ما می دانیم که چقدر بد است که در ابتدای صبح از دنده ی چپ بیدار شویم…  زمانی که چشمان مان را باز کرده ایم و حالمان آنچنان خوب نیست، دچار پریشانی هستیم.


برای برخی از ما این وضعیتی موقت و زود گذر است و پس از یک دوش آب گرم یا سرد بسرعت برطرف میشود. ولی برای بسیاری از افراد این تازه ابتدای مسایل دیگر است.


طبق تحقیقات جدیدی که توسط دانشمندان حوزه ی خواب صورت گرفته و در نشریه ی Independent بریتانیا نیز بچاپ رسیده، اگر عموما از دنده ی چپ بیدار می شوید، نباید زیاد نگران باشید زیرا با احتمال بیشتری روز پر انرژی تر و شادمانه تری را نسبت به افرادیکه بصورت عادی از خواب بیدار می شوند، تجربه می کنید !

برای عبور از بحران ها و دردمندی ها ، تنها کاری که لازم است بقا در پذیرش است ، 

بسان ابرها 

هستی خودش عبور خواهد کرد، شما بایستید !

کوروش سلیمی

مطالب مرتبط :
هیچ مشکلی راه حل ندارد ( کورش سلیمی بخش اول )
مشکل چیست ؟ ( کورش سلیمی بخش دوم )


دیدگاه آدمهای خلاق مثل دیدگاههای انسانهای معمولی نیست نگاه آنها بسیار متفاوت تر از نگاههای ما است پس باید این را بدانیم که تفاوت رفتارها آنها نیز به گونه دیگری است. آنها کارهایی انجام میدهند که در هر موردی که باشد خلاقیت دارند با اینکه همه استعدادها در یک انسان یافت نمیشود ولی بیشتر آنها دارای مشخصات برابری هستند

 

۱-انسان های خلاق به دنبال پاسخ پرسش ها هستند

 

انسان های بسیار خلاق طبیعت کنجکاوی دارند. آنها به همین سادگی چیزها را همانطور که است قبول نمی کنند. می خواهند سر در بیاورند که همه چیز چطور کار می کند و یا چرا چیزها اتفاق می افتد. آنها بدنبال پاسخ برای برآورده کردن حس کنجکاوی شان هستند و سخت تلاش می کنند تا موضوع را درک کنند تا زمانیکه این اعتماد بنفس را بدست آورند که آن موضوع را دیگر خوب درک کرده اند.

 

۲- انسان های خلاق خود محور هستند

 

انسان های بسیار خلاق مطمئنا می توانند پیشاپیش برنامه ریزی کنند, اما از اینکه برنامه شان را تغییر بدهند واهمه ای ندارند. می توانند در هر زمانی خود محور باشند. ممکن است با چیزی برخورد کنند که نظرشان را جلب کند و تا زمانیکه حس کنجکاوی شان ارضاء نشده بروی آن کار کنند. وقتی ایده جدیدی به ذهنشان خطور کند, هیچ واهمه ای از شروع کردن پروژه جدید ندارند.

 

توانایی مدیریت احساسات و خونسرد ماندن در هنگام فشار با عملکرد شما ارتباط مستقیم دارد. در تحقیقی که روی بیش از یک میلیون نفر انجام شده، مشخص شده است که ۹۰ درصد از افراد موفق در این زمینه در مدیریت عواطف خود در زمان استرس مهارت دارند و می‌توانند آرامش خود را حفظ کنند اما افراد موفق چگونه می‌توانندآرامش خود را حفظ کنند؟ راز این آرامش به عوامل ذیل مربوط می‌شود:

آنها قدر آنچه دارند، می‌دانند:

قدردانی از آنچه دارید نه تنها خلق‌و‌خوی شما را بهبود می‌بخشد، بلکه ترشح هورمون استرس( کورتیزول ) را هم تا ۲۳ درصد کاهش می‌دهد. براساس تحقیقی که در دانشگاه کالیفرنیا انجام شده است، اشخاصی که کار روزانه می‌کنند و قدر‌شناس هستند، انرژی، خلق‌و‌خو و سلامت جسمی بهتری را تجربه می‌کنند که به نظر می‌رسد میزان کم هورمون کورتیزول نقش اساسی در این مسئله دارد.

آنها از این پرسش اجتناب می‌کنند که بگویند «چی می‌شد اگر؟»

این پرسش باعث بروز استرس و نگرانی می‌شود. کارها می‌توانند به هزار طریق مختلف انجام شوند و هر چقدر شما وقت خود را صرف نگرانی در مورد احتمالات کنید، کمتر می‌توانید روی عملی که به شما آرامش می‌بخشد، تمرکز و استرس خود را کنترل کنید. افراد موفق می‌دانند این پرسش تنها آنها را به جایی می‌برد که واقعا نمی‌خواهند و لازم ندارند که باشند.

زنى به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند. 

کمی بعد، زن از سرویس‌دهی ضعیف داروخانه‌ی شهر به همسایه‌ی خود  اعتراض کرد.

او امیدوار بود همسایه‌اش به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه، این انتقاد را به گوش او برساند.


وقتی که این زن دوباره به داروخانه رفت، صاحب آنجا با لبخند و گشاده‌رویی با او احوالپرسی کرد و گفت که چقدر از دیدنش خوشحال است و اینکه امیدوار ست از شهر آنان خوشش آمده باشد.

سپس خیلی زود، داروها راطبق نسخه به او تحویل داد. 


زن بلافاصله رفتار عجیب و باورنکردنی او را با دوستش در میان گذاشت. 

زن گفت: « فکر می‌کنم تو به او بابت سرویس‌دهی ضعیفش تذکر داده‌باشی»


همسایه گفت: « نه. اگر ناراحت نمی‌شوی، به او گفتم که تو چقدر از عملکرد مثبت او راضی هستی و معتقدی که چقدر خوب می‌تواند تنها داروخانه‌ی این شهر را اداره کند. 

به او گفتم که داروخانه‌ی او بهترین داروخانه‌ای هست که تو تا به حال دیده‌ای.»


زن همسایه می‌دانست که افراد به احترام، پاسخی مثبت می دهند.


 در حقیقت اگر با دیگران محترمانه رفتار کنید، تقریباً هر کاری که از دستشان بربیاد، برایتان انجام خواهند داد.


این رفتار به آنها نشان می‌دهد که احساساتشان مهم، علایق‌شان محترم و نظراتشان با ارزش است.



کتاب «چگونه فردی با نفوذ باشیم؟» 

اثر جان . سی . مکسول


آدم ها ذاتا موفق شدن را دوست دارند، آنها تلاش می کنند هر روز راه های رسیدن به موفقیت را بیازمایند و قله های پیروزی را فتح کنند.

اگر دوست دارید بدانید استراتژی افراد موفق چیست با خواندنی ها همراه شوید تا 10 استراتژی افراد موفق را با شما در میان بگذاریم:

 

۱ – بهانه نیاورده اند

همه ما دو صدا داریم. یک صدایی که به شما می گوید سخت تلاش کنیم، روی کار کنونی مان تمرکز کنیم و قبل از اینکه به سراغ کار بعدی برویم اول این را تمام کنیم. یک صدای دیگر هم داریم که به ما می گوید دست کشیده، استراحت کنیم، تلویزیون نگاه کنیم یا در اینترنت بچرخیم. ما در زندگی قربانی ناعدالتی هستیم، ممکن است ترفیعی باشد که شایسته آن هستیم ولی به ما نمی دهند. هر چه و در هر موقعیتی هم که باشیم زمان هایی هم اتفاق می افتد که با ما با بی عدالتی رفتار می شود. ممکن است برای خودمان دلسوزی کنیم و یا همه اینها را فراموش کرده، به جلو برویم و از آن فقط بعنوان یک محرک یا انگیزه دهنده استفاده کنیم. نلسون ماندلا می توانست به زندان افتادن خود را بهانه ای کند برای مغلوب شدن دربرابر عصبانیت خود. اما درعوض از آن به عنوان فرصتی برای مطالعه، رشد، یادگیری و در انتها آزادی همه استفاده کرد. به بهانه هایتان گوش دهید. درک کنید که چرا این بهانه ها را دارید و بعد فکر کنید که چطور می توانید از آنها در جهت خوب استفاده کنید.

چگونه می‌توانیم راه‌حلی بیابیم که در ارتباطات اجتماعی، برای همه اشخاص راضی‌کننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟ نویسندگان کتاب راهبرد دلفینی کلید این امر را تنها در همکاری و انعطاف‌پذیری می‌دانند.

 

  به طور کلی، انسان‌ها را همانند موجودات دریایی به ۳طبقه تقسیم میشوند: ماهی‌های کپور، کوسه‌ها و دلفین‌ها.

دسته اول:

ماهی‌های کپور: که همیشه ماهی‌های قربانی‌اند‌؛ زیرا توسط دیگر ماهی‌ها خورده می‌شوند.

برخی از انسان‌ها نیز چنین‌ هستند؛ آنها کم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن شخص می‌شوند و حتی ممکن است قربانی روابط غلط و تفکرات منفی خود شوند.

 

دسته دوم:

کوسه ماهی‌ها: هستند با روش (برنده – بازنده). برای اینکه من برنده شوم‌ تو باید بازنده باشی. برای کوسه‌ماهی، هر نوع ماهی، دشمن و یک وعده غذایی بالقوه است. شاید ما نیز این نقش را بازی کرده باشیم ‌یا حداقل با انسانهای کوسه‌ مسلک برخورد کرده باشیم مثل کارکنانی که برای رسیدن به مقام‌های بالا یکدیگر را می‌درند.

 

دسته سوم:

دلفین ها: نوع دیگری از حیوانات دریایی هستند. این پستانداران آبزی باهوش دارای روحیه همکاری هستند و در ارتباطات خود شیوه برنده _ برنده را برگزیده اند . دلفین هیچ کمبودی ندارد و می خواهد که همه چیز را با همگان تقسیم کند. اگر یک دلفین زخمی شود، 4 دلفین دیگر او را همراهی می کنند تا خود را به گروه برساند.

 

در سان دیه گو پژوهشگران 95 کوسه و 5 دلفین را به مدت یک هفته در استخر بزرگ رها کرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند. ابتدا کوسه ها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفین ها حمله ور شدند.

دلفین ها فقط می خواستند با آنها بازی کنند ولی کوسه ها بی وقفه به آنها حمله می کردند. سرانجام دلفین ها به آرامی کوسه ها را محاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسه ها حمله می کرد آنها به ستون فقرات پشت یا دنده هایش می کوبیدند و آنها را می شکستند. به این ترتیب کوسه ها یکی بعد از دیگری کشته می شدند.

پس از یک هفته 95 کوسه مرده و 5 دلفین زنده در حالی که با هم زندگی می کردند در استخر دیده شدند.

 

در دنیای کوسه ای، برای برنده شدن دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند.

اما در دنیای دلفینی، انعطاف وجود دارد و سر شار از تشخیص های پربار است...

 

) فقط یک گوشه ننشینید، تکانی به خودتان بدهید! براساس گفته بسیاری از روانشناسان، حرکت ایجاد احساس می کند. احتمالاً متوجه شده اید که وقتی ساکن هستید زودتر احساس افسردگی می کنید. ضربان قلبتان پایین می آید، اکسیژن کمتری به مغزتان می رسد و یک گوشه روی کاناپه می افتید و اجازه نمی دهید که هوا به ریه هایتان برسد.

همین حالا از شما می خواهم که با وجود هر حسی که دارید، بلند شوید و سریع دور و برتان بچرخید. شاید احمقانه به نظر برسد اما نتیجه خوبی از آن خواهید گرفت. برای چند دقیقه هم که شده همین حالا اینکار را بکنید. از این به بعد احساس انرژی و سرزندگی بیشتری خواهید داشت و حال و هوایتان خیلی بهتر می شود. این روش واقعاً جادو می کند.

2) گل ها را بو کنید. یکی از دوستان خارجیم همیشه می گفت، "بایست و رزها را بو بکش!". من این توصیه را گوش کردم و یک روز  فقط به همین خاطر به گل فروشی رفتم و شروع به بوییدن گل ها کردم ولی بعدها فهمیدم که منظور او چیز دیگری بوده و من که به زبان آنها تسلط کامل نداشتم معنای تحت اللفظی حرف او را انجام داده بودم . شما چطور گل ها را بو می کنید؟ شاید بد نباشد که کمی از پولتان را بردارید و به آن سفر رویایی که همیشه در ذهنتان بود بروید؟ اروپا چطور است؟ آنجا مکان های دیدنی زیادی خواهید دید که تخیل و خلاقیتتان را شکوفا می کند. می توانید به یک سفر ساحلی بروید و موج سواری یاد بگیرید. یا در دریای زیبا و آبی شنا کنید و موجوداتی را ببینید که هیچوقت ندیده بودید. یکی از دوستانم این تجربه اش را برایم تعریف کرد با خودم فکر کردم واقعاً چه راه عالی برای بوییدن گل هاست.

3) دردودل کنید. اگر شما هم مثل من باشید احتمالاً آشنایان زیادی دارید اما شاید تعداد دوستان واقعیتان اندک باشد. دلیل آن این نیست که من شخصیتی درونگرا دارم، به خاطر این است که کسانی که قرار است وارد قلمرو من شوند را سختگیرانه انتخاب می کنم. من برای ساختن خانه ام-آرزوهایم—خیلی تلاش کرده ام و اجازه نمی دهم که هرکسی در یک چشم بر هم زدن آنرا خراب کند. وقتی احساس بی حوصلگی و ناراحتی می کنید می توانید به دوست واقعیتان زنگ بزنید و با او دردودل کتید. از آنها بخواهید راهنماییتان کنند. با اینکار با یک تیر دو نشان زده اید، هم توصیه و راهنماییشان می تواند برایتان مفید باشد و هم اینکه با حرف زدن و دردودل کردن با کسی حل کردن مشکلاتتان به نظرتان ساده تر خواهد رسید.



Img golden bridge

از جمله قوانین توصیه شده در مذاکره این است که اگر کسی در مذاکره به شما دروغ گفت و شما متوجه شدید که او دروغ می‌گوید، نباید این مسئله را مطرح کنید. به عبارتی، ما اصلا حق نداریم طرف مقابلمان را ضایع کنیم. چرا که در مذاکره، طرف مقابل یا همکار من است یا دوست یا یکی از اعضای خانواده من.

 

 

باید به یاد داشته باشیم که به‌ هر حال، می‌خواهم رابطه‌ام را با این فرد ادامه بدهم و اگر بخواهم دروغش را به رویش بیاورم، برای خودم نامطلوب خواهد بود چرا که حرمت‌ها از بین می‌رود و دیگر به‌سختی می‌توان رابطه را ادامه داد.

به همین دلیل در مذاکره مفهومی داریم به نام «پل طلایی».

زندگی فرصتی محدود را برای رسیدن به آرزوهایمان پیش رو می گذارد.

تنها راه رسیدن به آنچه میخواهیم و خواستارش هستیم تمرین مهارت هایی است که ما را هر روز ، ثانیه به ثانیه به آنچه میخواهیم باشیم نزدیک تر کند.


نه گذشته و نه آینده

فقط زمان حال را تمرین کنید.

 https://telegram.me/tamrinn

کانال تمرین رو به دوستانتان پیشنهاد کنید 

https://telegram.me/tamrinn

http://tamrinn.blog.ir/

https://telegram.me/tamrinn