تمرین

The World Needs more Posetive People

تمرین

The World Needs more Posetive People

زندگی فرصتی محدود برای رسیدن به آرزوهایمان را پیش رو می گذارد.
تنها راه رسیدن به آنچه میخواهیم و خواستارش هستیم تمرین مهارت هایی است که ما را هر روز ، ثانیه به ثانیه به آنچه میخواهیم باشیم نزدیک تر می کند.

۲۳ مطلب با موضوع «کسب و کار» ثبت شده است

بخش عمده نوآوری های مدیریتی ژاپن در نیمه دوم قرن بیستم حاصل تلاش های دکتر دبلیو ادواردز دمینگ امریکایی بود. دمینگ ، که در سال 1993 در گذشت، مبتکر خستگی ناپذیر در علم مدیریت و مدافع سرسخت کیفیت بود. در سال 1992 دمینگ در یک تله کنفرانس ، حاصل مطالعات خود را ارائه کرد.


دکتر دمینگ بیشتر به خاطر" 14 نکته " اش مشهور است، دستور العملی برای درمان بیماری های مدیریت امروز. بسیاری از این نکات امروز در برنامه ی عادی بنگاه های اقتصادی امریکا قرار دارند اما 30 سال پیش دکتر به آنها توجه کرد.


۱. هدف خود را به صورتی پایدار ، افزایش کیفیت محصولات و خدمات قرار دهید. با این نیت که با رقبا رقابت کنید ، در بازار بمانید و کارآفرینی کنید.


۲. فلسفه ی جدید را بپذیرید. ما در عصر اقتصادی نوینی هستیم. مدیران باید این چالش را بپذیرند، مسئولیت های خود را بیاموزند و رهبری تغییرات را به دست بگیرند.


۳. برای دستیابی به کیفیت، وابستگی به بررسی محصولات پس از تولید را کنار بگذارید. به جای آن کیفیت را از همان اول وارد محصولات خود کنید.


۴. به جای پایین آوردن قیمت کالا و کنار آن سود خود، هزینه های کلی را پایین بیاورید.


۵. سامانه های تولید و خدمات را به طور پیوسته تا ابد بهتر کنید تا کیفیت و بازدهی بالاتر برود و در نتیجه هزینه ها پایین تر بیاید.


۶. آموزش در حین کار را برای کارگران فراهم کنید.


۷. رهبری را نهادینه کنید. هدف رهبری باید کمک به افراد و دستگاه ها باشد تا کار خود را بهتر انجام دهند.


۸. ترس را از محیط کار حذف کنید با همه بتوانند به طور موثر برای شرکت کار کنند.


۹. دیوار های میان دپارتمان ها را بردارید . کارکنان واحدهای پژوهش ، طراحی ، فروش و تولید باید به شکل یک تیم کار کنند تا بتوانند مشکلات تولید و کاربرد محصولات را به موقع پیش بینی کنند.

۱۰. از شعارهای پر زرق و برق و همین طور نصیحت به کارگران برای رسیدن به نقایص و ضایعات صفر پرهیز کنید. این نصیحت ها فقط منجر به بروز روابط رقابتی ناسالم می شود، چرا که دلیل کیفیت و بازدهی کم در سیستم های کاری است و از اختیار نیروی کار خارج است. به جای کارگران فرایندها را اصلاح کنید.


۱۱. الف) به جای تعریف معیارهای کاری و توقع ، به رهبری بپردازید. ب) از مدیریت برمبنای هدف ، اعداد، ارقام پرهیز کنید و به جای آن رهبری کنید.


۱۲. الف) موانعی را که مانع احساس غرور کارگران ساعتی می شود بردارید. مسئولیت سرپرستان باید از کمیت به کیفیت تغییر یابد. ب) موانعی را که مدیران و مهندسان را از حق احساس غرور نسبت به کارشان محروم می کند، بردارید. یعنی از ارزیابی کار بر مبنای اعداد به دست آمده پرهیز کنید.


۱۳. یک برنامه ی جدی برای آموزش و رشد حرفه ای در سازمان نهادینه کنید.


۱۴. در سازمان همه را وادار کنید تا این تحول را تحقق ببخشند. این تحول وظیفه همه است.


نویسنده: کلیف آکسفورد

مترجم: امیر پوریانسب

 

حالا بیش از هر زمان و هر چیز دیگر تاکیتک‌های مذاکرات موفق لازمه‌ی بازاریابی، فروش، و راهبرد خلاقانه است؛ نه تاکتیک‌های قدیمی و تاریخ‌گذشته‌ی "آدم‌های پشت میزنشین". با این وجود، هنوز یک چیز در دنیای کسب و کار تغییر نکرده است؛ شما به آن چه سزاوار هستید نمی‌رسید، بلکه به چیزی خواهید رسید که بابت آن مذاکره می‌کنید. پس بروید و با مذاکره، آن چه را می‌خواهید به‌دست آورید. در این جا ۱۶ تاکتیک انکارناپذیر مذاکره بدون هیچ شرح و بسطی آورده شده است.
 

۱.خواسته یا نتیجه‌ی مورد انتظار آن سوی مذاکره را دریابید و از آن با آغوش باز استقبال کنید.

۲.نماینده‌ی راستین همان بازاری باشید که محصولات اش را عرضه می‌کنید.

۳.بدانید وقت به نفع شما یا علیه شما می‌گذرد.

۴.هرگز میانگین تفاوت قیمت را پیشنهاد ندهید و نپذیرید.

۵.داستان‌تان(محصول‌تان) را بفروشید، نه ارزش‌های(معرفی) خودتان را.

۶.وقتی به نظر می‌رسد دارید می‌بازید، چوب حراج نزنید، بلکه خلاق باشید.

۷.مذاکره اصلا به معنی عدالت یا انصاف نیست. فقط به معنی مذاکره است.

۸.گذشته را توضیح دهید ولی آینده را بفروشید.

۹.با درایت از بن‌بست خارج شوید.

۱۰.اولین پیشنهاد قیمت را شما بدهید.

۱۱.آدم‌ها را سعی کنید به دقت بشناسید، نه مواضع‌شان را.

۱۲.مخالف و مخالفت را به سرعت خلع سلاح کنید.

۱۳.وقتی بحث شخصی می‌شود، سریع به موضوع مذاکره برگردید.

۱۴.حقیقت ناراحت‌کننده‌ی سنگربندی‌ را بپذیرید.

۱۵ . مذاکرات اصلا با ماموریت تحقیق و تخریب انجام نمی‌شوند.

۱۶.هنر رسیدن به توافق در واقع تمرکز روی نتیجه است.

 


خیلی از تصمیم هایی که در زندگی میگیریم و بسیاری از کارهایی که در طول روز انجام میدهیم، در واقع افکار و ایده هایی هستند که شب ها قبل از خواب به ذهن مان خطور می کنند و صبح روز بعد که از خانه بیرون میرویم، تا شب تمام اعمال و تصمیمات ما را تحت تأثیر قرار میدهند.

هر چیزی را که در ذهن خود تصویرسازی و باور کنید، به آن دست پیدا خواهید کرد. (ناپلئون هیل)

انسان های موفق، حواس شان را روی گفتگوهای درونی خود متمرکز و آنها را کنترل میکنند. هر چه را که در درون خود تکرار میکنید، در دنیای بیرون شکل می گیرد و تحقق پیدا می کند.

تصویر ذهنی فروشنده از میزان درآمد دلخواهش است که میزان درآمد واقعی او و کیفیت و موفقیت کار او را تعیین و مشخص میکند.

ذهن نیمه هوشیار و ناخودآگاه ما (یعنی همان بخشی از ذهن که فعالیت ها و واکنش های غیرارادی ما را هدایت و کنترل می کند) از ذهن هوشیار ما (یعنی همین ذهنی که از طریق آن محیط اطراف را درک و احساس میکنیم و می اندیشیم) تأثیر می گیرد. بنابراین هر چیزی که هوشیارانه و خودخواسته درباره اش فکر کنید، بر روی ذهن ناهوشیارتان اثر می گذارد و تمام اعمال و رفتارها و واکنش های شما را تحت تأثیر قرار می دهد و هدایت می کند. بنابراین مواظب باشید که تمام طول روز به چه چیزهایی فکر میکنید و چه آرزوهایی را در سر می پرورانید!

هیچ وقت نمی توانید بیشتر از چیزی که در درون تان است، در بیرون از خودتان بدست بیاورید. داشته ها، توانمندی ها و مهارت های شما مثل یک ترموستات، میزان تولید و انتقال حرارت مالی شما را تعیین میکنند. پس برای پول بیشتر، باید مهارت و آگاهی بیشتری بدست آورید.

هر چیزی را که با تفکر بسیار و تکرار همیشگی بتوانیم در ذهن نیمه هوشیارمان بکاریم و در آنجا نهادینه اش کنیم و بپرورانیم، در اعمال و رفتار و تصمیمات مان انعکاس پیدا می کند و روزی تبدیل به واقعیت میشود.

فیلسوف انگلیسی، برتراند راسل: "بهترین دلیل شدنی بودن هر کاری این است که بدانیم قبلاً شخص دیگری آن را انجام داده است." بازی فروش، بازی رد شدن هاست. هر چه افراد بیشتری فروش شما را رد کنند، انگیزه ی بیشتری برای رفع اشکالات تان پیدا میکنید و در نتیجه با تغییر شیوه و رویه ی فروش و با پیشرفت بیشتر، میزان فروش تان افزایش پیدا میکند.

بهترین و مؤثرترین قانونی که می توانید از آن برای تغییر و تحول در زندگی تان استفاده کنید، قانون "علت و معلول" است.

نه موفقیت یک حادثه ی غیرقابل پیش بینی است و نه شکست. در واقع موفقیت، اتفاقی قابل پیش بینی است که قبل از وقوع، رد پایی از خود بجا میگذارد.

اکثر مدیران ارشد و مدیران عامل شرکت های فهرست فورچون 500 (500 شرکت بزرگ آمریکایی از نظر میزان درآمدزایی کلان)، از میان فروشندگان موفق شرکت ها انتخاب می شوند.

هفتاد و چهار درصد از میلیونرهای مستقل و خودساخته در آمریکا، کارفرما Entrepreneur هستند. پنج درصد از میلیونرهای مستقل و خودساخته ی آمریکا، فروشندگانی هستند که تمام عمر خود را صرف فروشندگی برای شرکت های مختلف کرده اند.

از بین فروشندگان، فقط 20 درصدشان (فروشندگان موفق)، 80 درصد از درآمدِ تولید شده را به دست می آورند و 80 درصد باقی مانده از فروشندگان، تنها 20 درصد از درآمد تولید شده را از آن خود می کنند.

از میان هر 100 فروشنده، درآمد 4 یا 5 نفرشان به اندازه ی باقی مانده ی فروشندگان (95 تا 96 فروشنده) است. قابلیت ها و توانمندی های کوچک میتوانند تفاوت ها و نتایج بزرگ و شگفت انگیزی پدید آورند.

برای اینکه بتوانید درآمد بسیار بیشتری داشته باشید کافی است کمی در زمینه ی مهارت های فروش رشد کنید و بهتر شوید و در موارد حساس و مهم این کار، کمی حرفه ای تر و متفاوت تر عمل کنید. با همین تغییرات جزئی میتوانید تفاوتی قابل توجه در میزان درآمدتان ایجاد کنید.

با داشتن اطلاعات، آگاهی و مهارت های بیشتر، پیشرفت بیشتری خواهید داشت و زندگی بهتری را تجربه خواهید کرد. همه ی ما وقتی کاری را به خوبی بلد نباشیم و در آن مهارت کافی نداشته باشیم، از انجام آن احساس ناراحتی و خستگی می کنیم. پس هر قدمی که برای بهتر و ماهر شدن در کسب و کارتان (فروش) بردارید، هم اعتماد به نفس تان بالا میرود و هم از انجام کارتان (فروش) لذت بیشتری میبرید، و با خستگی ناپذیری، مسیر موفقیت را طی می کنید. به جای اینکه سعی کنید از کسانی که صنعتی مثل صنعت شما دارند تقلید و پیروی کنید، بهتر است فقط خودتان را با افراد برجسته و موفق در این عرصه مقایسه کنید و نقاط ضعف خود را بشناسید و در جهت پیشرفت و بهتر شدن قدم بردارید.

نظر به نقش حیاتی و تعیین کنندهء آشنایی با تکنیک های فروش در دستیابی به سودآوری مطلوب و ایده آل، به 21 روش کاربردی برای افزایش فروش اشاره می کنیم. بدیهی است اجرای دقیق و همه جانبهء این نکات، سهم قابل توجهی در رشد، رونق و بالندگی کسب و کار شما خواهد داشت.

1. با مشتریان سابق خود که نسبت به آنها شناخت دارید و توانسته اید اطمینان نسبی آنها را جلب کنید، به صورت تلفنی یا حضوری در تماس باشید و علاوه بر اینکه برای برطرف نمودن نقاط ضعف و کمی و کاستی های گذشته تلاش می کنید، سعی کنید اطمینان آنها را بیش از پیش جلب و صمیمیت دوطرفه بین خودتان و آن ها را تقویت کنید.

2. همواره ابزارهای تبلیغاتی خود را از لحاظ کارآیی و بازدهی ارزیابی کنید و مواردی را که نتیجه بخش نیستند حذف کنید و از سوی دیگر، ابزار های کارآمد و مؤثر را به روز رسانی و تقویت کنید. استفاده از ابزارهای نتیجه بخش، مساوی است با صرفه جویی در سرمایه ها و رشد درآمد و سودآوری.

3. برای مشتریان تان تخفیف ویژهء مدت دار و محدود در نظر بگیرید. سعی کنید با استفاده از تخفیفها و پیشنهادات گیرا، آنها را به خرید بیشتر ترغیب کنید. برای مشتریانی که خرید بالاتری انجام می دهند، امتیازات ویژه ای در نظر بگیرید.

فیل از شیر پرسید چرا همیشه غرش میکنی؟

شیر:باید همه بدانند من سلطانم.

خرگوش این مکالمه راشنید.پس روزی بالای تپه رفت وخواست غرش کند.اما صدای نازکی مثل جیک جیک جوجه از حنجره اش بیرون آمد.روباه صدایش راشنید اورا پیدا کرد وخورد.

نکته:در بازار اگر چیزی برای عرضه ندارید بهتر است خاموش باشید.

جک ولش مدیر عامل جنرال الکتریک به گفتن این جمله شهرت داشت:"اگر موقعیت رقابتی ندارید رقابت نکنید.

فلسفه او این نبود که جنرال الکتریک در هربازاری فعالیت کند باید شماره یک یا دو باشد،در غیر این صورت بازار را ترک کند.

آیا در بازار خود شماره یک یا دو هستید؟

 آیا می توانید باشید؟

برنامه اتان برای رسیدن به موقعیت دربازار چیست؟

کدام بخش از کارتان ویژه و بهتر از دیگران است؟

از کتاب عامل تغییر باش نه معلول تقدیر


شرکت همکاران سیستم اخیرا یک تبلیغ استخدام برنامه نویس را روی سایت خود قرار داده که ایده خلاقانه‌ای دارد. 

در این تبلیغ که به شکل کد برنامه نویسی نوشته شده تمام جزییات این فرصت شغلی به شکل کد نوشته شده است. از جمله این اطلاعات می‌توان به نوع تخصص برنامه نویسان، محل کار ، تجربه کاربران و نحوه استخدام اشاره کرد. 

 کارفرما باشید، باید بدانید درک این موضوع که می‌توانستید در کسب‌وکارتان متفاوت‌تر‌ باشید، سنگین است. اما داستان واقعی این است که مهم نیست چه کسی هستید، اشتباه کردن ناگزیر است اما نکته مهم این است که از اشتباهات درس بگیرید. اشتباهاتی شبیه موارد زیر:

 

1. به موقع دست به استخدام نزدن

شاید ابتدا یک تیم بسیار کوچک بوده‌اید سپس شروع به استخدام نیرو کردید. اما سخت‌ترین بخش اطمینان به فرد دیگر است.

در مراحل اولیه، رشد شرکت، حول موسس آن در تغییر است، اما ضروری نیست که همه کارها به تنهایی توسط او انجام شود. این به آن معنی است که مدیر شرکت هم به زمان استراحت یا زنگ تفریح نیاز دارد. پس سعی کنید که به موقع استخدام کنید.

  

زندگی فرصتی محدود را برای رسیدن به آرزوهایمان پیش رو می گذارد.

تنها راه رسیدن به آنچه میخواهیم و خواستارش هستیم تمرین مهارت هایی است که ما را هر روز ، ثانیه به ثانیه به آنچه میخواهیم باشیم نزدیک تر کند.


نه گذشته و نه آینده

فقط زمان حال را تمرین کنید.

 https://telegram.me/tamrinn

کانال تمرین رو به دوستانتان پیشنهاد کنید 

https://telegram.me/tamrinn

http://tamrinn.blog.ir/

https://telegram.me/tamrinn

قانون زندگی قانون باورها و مدار ها می باشد.


شما بر اساس باوری که دارید در مدار مربوط به آن باور قرار گرفته و تازمانی که در آن مدار قرار دارید مرتبا اتفاقات مربوط به آن مدار را تجربه خواهید کرد...


 انسانی که در مدار فقر قرار داره و باورھای فقیرانه ای داره، در مداری قرار داره که ھر روز فقط آدم ھای فقیر رو می بینه، کارھایی بھش پیشنھاد میشه، وام ھایی بھش داده میشه که ھر روز فقیرترش می کنه، ایده ھایی به ذھنش میرسه که فقط فقیرترش میکنه، چون در مدار فقر قرار گرفته و مدام اتفاق ھایی براش می افته که این باورھای فقیرانه رو به معرض نمایش میگذاره.


اما انسانی که در مدار ثروت قرار داره، و به عنوان مثال بر این باوره که می تونه ماھی 50 میلیون تومان درآمد داشته باشه، چون در مدار 50 میلیون قرار داره مدام ایده ھایی به ذھنش میرسه، اتفاق ھایی براش می افته، با افرادی مواجه میشه که در نھایت این فرد رو به درآمد ماھیانه 50 میلیون تومان میرسونه.


نکته جالب اینکه چون این فرد در این مدار 50 میلیون تومانی قرار داره، نه میتونه به درآمد 200 میلیون تومان در ماه برسه و نه مثلا درآمد 10 میلیون تومان در ماه، چون به اطلاعات و منابع ھیچ کدام از این دو مدار دسترسی نداره.

این امر در مورد تمامی جنبه ھای زندگی و در مورد تک تک افراد صدق می کنه و ذھنت وقتی که ھدفی رو بھش میدی و ھدفی براش تعیین می کنی، با توجه به مداری که در اون قرار گرفتی بھت پاسخ میده که: آیا می تونی به این ھدف برسی یا نه. ؟!! 


آیا مداری که در حال حاضر در اون قرار گرفتی به چنین منابعی که بتونه تو رو به ھدفت برسونه دسترسی داره یا برای رسیدن به این ھدف ویژه لازمه که مدارت رو تغییر بدی؟ 



زندگی امروز ما نتیجه ی انتخاب های آگاهانه یا نا آگاهانه ی گذشته ی ماست و انتخاب های امروز ، آینده ی ما را میسازند 

پس همواره شادی و خوشبختی را انتخاب کنیم و تکرار کنیم :


"من همیشه شادی و خوشبختی را انتخاب میکنم " 

 

"اگر دیگران توانستند پس من هم می توانم " 


"من هرگز دست از رویا هایم نمی کشم و مغلوب ترس و نا امیدی نخواهم شد چون نیروی درون من بر تر از تمام ترسها و مشکلات است"


"من شکست هایم را به پلکان ترقی تبدیل می کنم و به ماوراء شکستهای خود صعود خواهم کرد 

 موفقیت و شادکامی از آن من است چرا که هرگز نا امیدی و اندیشه ی نرسیدن را به ذهن خویش راه نمی دهم "


https://telegram.me/tamrinn