تمرین

The World Needs more Posetive People

تمرین

The World Needs more Posetive People

زندگی فرصتی محدود برای رسیدن به آرزوهایمان را پیش رو می گذارد.
تنها راه رسیدن به آنچه میخواهیم و خواستارش هستیم تمرین مهارت هایی است که ما را هر روز ، ثانیه به ثانیه به آنچه میخواهیم باشیم نزدیک تر می کند.

۱ مطلب با موضوع «کار آفرینی» ثبت شده است

حضور طولانی مدت تام هنکس در حرفه های مختلفی نظیر بازیگری، تولیدکنندگی، نویسندگی، کارگردانی و تولیدکننده اپلیکیشن، او را بین نخبه های هالیوودی قرار داده است؛ در حالی که شهرتش به عنوان مهربان ترین مرد شهر را نیز حفظ کرده است.

از همان آغاز جاه طلبی او کاملا مشخص بود. زمانی که او تنها 18 سال داشت، به کارگردان تحسین برانگیز آن روزها، جورج روی هیل نامه ای نوشت و در آن نامه تمام روش هایی که جورج هیل می توانست ستاره بودن او را کشف کند، عنوان کرد.

این نامه، که هم شجاعانه بود و هم خنده دار، نمونه ای از اصول کارآفرینی ست که ما در مود آن ها صحبت می کنیم: هنکس ریسک کرد. موقعیتی برای ایجاد ارتباط در پیش روی خود دید و تصویر واضحی از آن چه می خواست بدان دست یابد داشت (من نمی خواهم که از آن سوپراستارهای هالیوودی باشم که بین نوجوانان طرفداران زیادی دارند، من فقط یک پسربچه ام که در دوره خودش به شهرت رسیده، یک پورشه دارد و رابرت ردفورد را «باب» صدا می زند).

روحیه کارآفرینی که هنکس در دوران نوجوانی از خود بروز داد در طول حرفه او نیز خود را نشان داده است. در این مقاله ما لیستی از هفت درس برتر کسب و کار از دیدگاه او را که در مصاحبه هایش به آن ها اشاره کرده تهیه کرده ایم:





1- ترسی را که همراه استفاده از یک شانس به وجود می آید، با آغوش باز بپذیرید.

انتخاب مسیر کارآفرینی در مقایسه با انتخاب یک شغل کارمندی با ساعت کاری 9 تا 5 کار ترسناکی ست. شما در مورد زمان، پول و شهرت تان در قبال یک رویا ریسک می کنید؛ واقعا ترسناک و استرس آور است. زمانی که این ریسک ها نتیجه می دهند، بخشی از غروری که احساس خواهید کرد از لحظات ترسناکی ناشی شده است که برای به دست آوردن موفقیت بر آن ها غلبه کردید. کارآفرینان این موضوع را درک کرده اند؛ هنکس هم همین طور.

او زمانی گفته بود: «کار من جالب تر از جالب است اما بیشتر از هر چیزی هنوز هم ترسناک است. شما همیشه به نوعی در لبه تیغ حرکت می کنید... اگر شانس انجام آن چه را که انجام داده ام، نداشتم، خیلی چیزها از دست می دادم. آن ترس باعث می شود که من احساس زنده بودن داشته باشم. برخلاف هر چیز دیگری در دنیا، این ترس احساس فوق العاده ای ست.